وبلاگ ارتش سبز - در عکس فوق شما به ترتیب از راست به چپ «حسین منیف اشمر»، «ابوناصر» و «نواف نصار» سه عضو از حزب الله لبنان به همراه «کریم بوغانی» یک ایرانی عضو سپاه پاسداران را می بینید که با در دست داشتن بی سیم و اسلحه (که در زیر پیراهن ابوناصر مشهود می باشد) در خدمت سرکوبگران و کودتاچیان سپاه می باشند.
این عکس در پایان روز رای گیری در 22 خرداد 1388 در حمله این افراد به ستاد انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی در قیطریه تهران گرفته شده است. (به تابلوی پشت سر این افراد که شعار «یک یا حسین، تا میرحسین» بر روی آن نوشته شده است دقت کنید)

شکارچیان سبز تصاویر هر 4 نفر از افراد در عکس بالا را در روزهای دیگر پرحادثه میهنمان ثبت کرده اند تا آیندگان بدانند چگونه وطن فروشان بی وطن، میهنمان را در اختیار بیگانگان قرار دادند تا در روز روشن با پول خودمان، گلوله و باتون بر سر و صورتمان بزنند.

اگر تصاویر ثبت شده را به ترتیب زمانی پشت سر هم مرور کنید، به نتایج بسیار جالبی خواهید رسید:
(با کلیک بر روی تصاویر، آنها را در سایز بزرگتر دریافت کنید)


«حسین منیف اشمر» همراه با خامنه ای در روز سه شنبه ۲۲ اردیبهشت 1388 (۱۲ مه 2009) یک ماه قبل از انتخابات در سفر به کردستان، شهر سنندج:

«حسین منیف اشمر»، «نواف نصار»، «کریم بوغانی» و «ابوناصر» در حمله به ستاد میرحسین موسوی در قیطریه تهران همزمان با پایان رای گیری در انتخابات 22 خرداد 1388:

«حسین منیف اشمر» برادر دو شهید معروف استشهادی حزب الله لبنان علی منیف اشمر و محمد اشمر می باشد. وی از سال 1374 در ایران بسر می برد و ضمن عضویت در سپاه پاسداران از اعضای دفتر نمایندگی حزب الله لبنان در ایران می باشد. منبع
«حسین منیف اشمر» و «ابوناصر» و «نواف نصار» چند نفری باهم در حال کتک زدن یک ایرانی با باتون در درگیری های خیابانی بعد از 22 خرداد 1388:


«کریم بوغانی» در حین فیلم برداری از تظاهرکنندگان معترض به نتایج انتخابات در 16 آذر 1388 در دانشگاه هنر تهران:

فرد چهارم این گروه البته ایرانی است و نامش «کریم بوغانی» است اهل آمل و بزرگ شده روستای دینان است وی عضو نیروی قدس سپاه پاسداران است و در یگان 9000 نیروی قدس فعالیت می کند، به عکس های دیگر وی نیز نگاه کنید وی همواره یا در کنار این سه لبنانی است و یا مشغول ضبط فیلم و عکس است. محل خدمت نامبرده یعنی یگان نه هزار نیروی قدس پیشتر یعنی تا هشت سال پیش وظیفه اش چیز دیگری بود و اکنون مسئولیت واکنش سریع و ضد خرابکاری در امنیت داخلی است. ستاد این یگان در محل زیر است:
تهران –خیابان ولیعصر– نبش ساختمان ایرنا کوچه مجلسی شماره 8، با تابلوی: موسسه فرهنگی همت.
اکنون واضح است که مسئولیت برخورد مستقیم با مهندس موسوی برعهده این یگان و سپاه پاسداران است چرا که در عکسهای تسخیر و پلمپ ستاد مهندس موسوی در قیطریه ما این سه نفر را می بینیم.
منبع
«حسین منیف اشمر» و «ابوناصر» در راهپیمایی روز قدس 1388:
در تمامی اعتراضات و تجمعاتی که مهندس موسوی حضور داشته است این چهار نفر را می بینیم، از جمله عکس زیر در راهپیمایی روز قدس 1388:


«حسین منیف اشمر» ظهر عاشورا 6 دی 1388 روی پل حافظ در حال شلیک گلوله به سمت مردم ایران:


«ابوناصر» در روبروی منزل دکتر مسعود علی محمدی در قیطریه لحظاتی پس از ترور دکتر علی محمدی استاد فیزیک دانشگاه تهران، 22 دی 1388:

در بين عکسهای خبرگزاری فارس که از واقعه ترورمسعود عليمحمدی، استاد دانشگاه در قيطریه منتشر شده، عکسی از "ابوناصر" دستيار "حسين منيف اشمر" دیده می شود. این دو تن از اعضای ارشد "حزب الله لبنان" در تهران هستند که در جریان سرکوب بارها و بارها دیده شدند در حاليکه اسلحه بدست داشتند یا مشغول تيراندازی بودند. گفته می شود صحنه های این انفجار بسيار شبيه به انفجارهای جنوب لبنان است.
پرسش اول:
چرا با وجود بسیج و سپاه و اطلاعات و بقول حضرات آحاد میلیونی عاشقان و جان برکفان ولایت واکنش سریع و سرکوب سازمانی را به نیروهای خارجی واگذار کرده اند؟ چه سری است که امروزه لبنانی ها محرم تر و خودی تر از نیروهای سرکوبگر داخلی شده اند؟ مسئله این است.

پرسش دوم:
به نظر شما چه ارتباطی بین خامنه ای و این چند نفر حزب الهی از لبنان، با ملت ایران و طرفداران موسوی وجود دارد؟

پیدا کردن پاسخ این دو پرسش بر عهده شما و همچنین نسلهای پرسشگر آینده این سرزمین می باشد!

اگر این اتفاقات در هر کشور دیگر می افتاد شخص نخست یا رئیس جمهور یا نخست وزیر آن کشور را به خاک سیاه می نشاندند که چرا از اعضای یک نیروی نظامی خارجی برای سرکوب ملتش استفاده کرده است. ولی خب از آنجایی که اینجا ایران اشغالی سال 1388، آزاد ترین کشور دنیا به گفته اشغالگرانش است آب از آب هم تکان نمی خورد!