چرا دین بهی از ریشه کندیم چرا در زندگی غم می پرستیم
چرا پندار و گفتار نکو را فدا کردیم و کردار نکو را
بجای آن دروغ و حقه بازی فساد و حیله و دشمن نوازی
چرا زن را ضعیفه می شماریم چرا ارجی برای زن نداریم
چرا بیگانگان را می پرستیم چرا شرمنده ایم از آنچه هستیم
چرا از راستیها در فراریم چرا در پشت سر مانند ماریم
چرا داریم با خوبان خصومت چرا ملا کند بر ما حکومت
چرا از کسب دانش بی نیازیم برای اخذ مدرکً چاره سازیم
چرا از چنگ قانون می گریزیم بظاهر شادمان اما مریضیم
چرا در خرج کردن بی گداریم چرا پا از گلیم بیرون گذاریم
چرا آواره یار و دیاریم چرا در ینگه دنیا زار و خواریم
چرا باور به همکاری نداریم چرا بر حرف کج پا می فشاریم
چرا در زندگی بی بند و باریم به غیر از دکتری شغلی نداریم
چرا فرزندمان دریای هوش است ولی در پیش دانایان خموش است
چرا علاّمه آفاق هستیم مجازاً لاغر اما چاق هستیم
چرا ایرانی آریا نژاده باین روز و به بدبختی فتاده
چرا از خواب غفلت برنخیزیم شراب عشق در ساغر بریزیم
چرا پندار و گفتار نکو را فدا کردیم و کردار نکو را
بجای آن دروغ و حقه بازی فساد و حیله و دشمن نوازی
چرا زن را ضعیفه می شماریم چرا ارجی برای زن نداریم
چرا بیگانگان را می پرستیم چرا شرمنده ایم از آنچه هستیم
چرا از راستیها در فراریم چرا در پشت سر مانند ماریم
چرا داریم با خوبان خصومت چرا ملا کند بر ما حکومت
چرا از کسب دانش بی نیازیم برای اخذ مدرکً چاره سازیم
چرا از چنگ قانون می گریزیم بظاهر شادمان اما مریضیم
چرا در خرج کردن بی گداریم چرا پا از گلیم بیرون گذاریم
چرا آواره یار و دیاریم چرا در ینگه دنیا زار و خواریم
چرا باور به همکاری نداریم چرا بر حرف کج پا می فشاریم
چرا در زندگی بی بند و باریم به غیر از دکتری شغلی نداریم
چرا فرزندمان دریای هوش است ولی در پیش دانایان خموش است
چرا علاّمه آفاق هستیم مجازاً لاغر اما چاق هستیم
چرا ایرانی آریا نژاده باین روز و به بدبختی فتاده
چرا از خواب غفلت برنخیزیم شراب عشق در ساغر بریزیم
0 پاسخ به شعر - چرا از خواب غفلت برنخیزیم - پرویزکوپائی
نظر شما چیست؟