خاکستر سوزان



1. مشاهده: پژوهشگر، مراکز و موارد تحقیق را حضوراً مورد بررسى قرار مى دهد.

2. تحقیق عمومى: مصاحبه + ارائه پرسشنامه.

3. تحقیق کتابخانه اى: پژوهشگر، با مطالعه مآخذ و منابع به تحقیق مى پردازد. در باره این شیوه، قدرى سخن مى گوییم.

شیوه دسترسى به مآخذ

1. در کتابخانه هاى معتبر، خواه به شیوه دستى و خواه به روش رایانه اى ( کامپیوترى)، معمولا مشخّصات کتاب به سه طریق ثبت مى شود:

ـ به نام پدیدآورنده : مؤلّف، مترجم، ... .

ـ به نام خود کتاب یا مأخذ تحقیق.

ـ بر حسب موضوعِ مأخذ.

این اطّلاعات به صورت الفبایى تنظیم مى شوند و چنانچه پژوهشگر یکى از آن ها را بداند، مى تواند با بررسى اطّلاعات مزبور به زمینه ها و مآخذ دیگر مرتبط با دامنه تحقیق خود نیز دست یابد، گر چه پیشتر در مورد آن ها آگاهى نیافته باشد. این کار، پژوهش را آسان تر و کوتاه تر مى سازد.

2. همچنین، برخى از کتابخانه هاى معتبر فهرست کتاب ها و نشریّه ها و رساله هاى موجود خود را به طورمرتّب فراهم مى آورند و در مجموعه اى پیش روى مراجعه کنندگان مى گذارند. پژوهشگرانى که مى خواهند فرصت بیشتر براى بررسى مآخذ داشته باشند، خوب است از این فهرست هاکمک بگیرند.

3. یکى از منابع غنى مطالعاتى، به ویژه براى دانشجویان، رساله یا پایان نامه هاى تحصیلى مراکز آموزشى و تحقیقاتى است. پژوهشگران باید حتماً به این منابع نیز مراجعه کنند تا هم زمینه ها و مآخذ مرتبط با دامنه پژوهش خود را بیابند و هم از انجام کارهاى تکرارى در اَمان بمانند.

4. از دیگر روش هاى پرکاربرد در مأخذیابى این است که «فهرست مآخذ» کتب و مقالات مورد مطالعه را بازبینى کنیم و مآخذ مرتبط با کار تحقیقى خود را از میان آن ها بیابیم.

یادداشت بردارى

پژوهشگر حتماً باید به هنگام مطالعه یادداشت بردارى کند. براى این کار، روش هاى گوناگونى وجود دارند. مثلا مى توان به هنگام مطالعه یک مأخذ روى برگه اى مکان نکات مهمّ و مورد استفاده را یادداشت کرد و پس از تکمیل مطالعه آن مأخذ آن نکات را روى برگه ( فیش) هایى یادداشت نمود. این برگه ها معمولا به صورت چاپى و داراى این اطّلاعاتند که خوب است با دقّت تکمیل شوند:

موضوع کلّى با شماره، موضوع خاص با شماره، مأخذ، نام برگه نویس، شیوه برگه نگارى، تعداد برگه، و تاریخ برگه نویسى.

در برگه ها باید به قدر امکان، مطالب را جامع و در عین حال مختصر نوشت. نیز بکوشید جز در موارد ضروری، عین مطالب مأخذ را نیاورید، بلکه قلم خودرا در بازگردان مطالب به کار گیرید تا نوشته تان بى روح و خشک و ـ از آن مهم تر ـ ناهماهنگ جلوه نکند; چرا که مآخذ گوناگون فضاها و سبک هاى متفاوت دارند.

هــمــانا که امــد شــما را خبـــــر***که مــــا را چه امد ز اخـــــــتر به ســـر
از این مار خوار اهریمن چهـــرگان***ز دانایی و شــــــــرم بــــی بهرگـــــان
نه گنج و نه نام و نه تخت و نـــژاد***همی داد خواهند گیتـــــــی به بــــاد
از این زاغ ســاران بی آب و رنــگ***نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ
هم آتـــــش بــمردی به آتشـــکده***شــــدی تیره نوروز و جــــــشن سده
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر***ز اخــــــتر هـــــمه تــــازیان راست بر
برنــجـــد یکی دیــــگـری برخــــورد***بــــداد و بــــبـــخش هـــــــمی ننگرد
ز پیمان بگردنـــــــد و ز راســـــتی***گـــرامی شود کـــژی و کـــــاســـــتی
پیاده شود مـردم جـــنگ جــــــوی***سوار آنک لاف آرد و گفـت و گـــــــوی
شود خار هر کـس که بد ارجــمند***فرومـــــایـــه را بــخـــت گــــــــردد بلند
پراکــنـــــده گردد بــدی در جـــهان***گــــــزند اشــــکارا و خــــوبــــــی نهان
نشــان شــب تــــیــره آمد پــدیــد***هـــمـــی روشــنــایـــــی بخواهد پرید
کشاورز جنگی شـود بـــی هــنــر***نــــژاد و بـــــــزرگی نـــــــیـــــاید به بر
ربــایــد هـمی این از آن آن از این***ز نـــفـــریــــن نــــدانــنـــــــد باز آفرین
نهــان بــدتــر از آشــکارا شـــــــود***دل شــاهــشــان ســنــگ خارا شود
بد اندیــش گــردد پــدر بــر پســــر***پــســــــر بـــــر پدر همچنین چاره گر
شــود بنــده بـــی هنـــر شــهریار***نــــــژاد و بـــــزرگی نیــــــاید بــــه کار
به گــیــتــی کسـی را نمــاند وفــا***روان و زبـــــان شــــود پـــر جـــفـــــــا
هــمــه گنــج ها زیر دامــن نــهنـد***بـــمیــــرند و کوشش به دشمن نهند
زیان کسان از پـــی سـود خویش***بــــجــویــنـــد و دیــن انــدر آرند پیش
بــریــزند خــون از پــی خواســتــه***شــود روزگــار مــهــان کـــــــــــاسته
ز شیـر شـتر خـوردن و سـوسـمار***عــــرب را به جــایی رسیدسـت کار
که تـــــاج کیــــانــــــی کـــنـــد آرزو***تــفــو بــر تــو ای چــرخ گـــردون تفو
همه بوم ایـران تو ویـــران شــمـــر***کــنام پـ-لــنگان و شــیــران شــمــر
پـــــر از درد دیـــــــدم دل پارســـــا***که اندر جـــهــان دیـــو بــد پادشـــاه
نــــمانــیــم کـیـن بوم ویــران کنند***هــمــی غــارت از شــهـر ایران کنند
نـــــخوانـنـد بر ما کــــسـی آفــرین***چـــو ویـــران بود بوم ایـــران زمـــین
دریغ است ایران که ویـــران شـــود***کـــنــام پــلنــگان و شــیران شـــود
همه سربه سر تن به کشتن دهیم***از آن به که ایران به دشمن دهیم
چو ایـــران مبـــــاشد تــــن من مباد***در این مرز و بوم زنده یک تن مباد




ملاحظاتي در تاريخ اسلام - ع . ميرفطروس

اسلام شناسي ج 1 و 2 - ع . ميرفطروس

آيات شيـطانـي جلد اول - سلمان رشدي

آيات شيـطانـي جلد دوم - سلمان رشدي

شـــرم - سلمان رشـدي

بشـارت - هوشنگ معين زاده

كمدي خدايان - هـ.معين زاده

آيا خدا مرده است؟ - هـ.معين زاده

خيام و آن دروغ دلاويز - هـ.معين زاده

تولـدي ديـگر - ش . شـفــا

حقوق بشر، قانون بيضه...1 - ش.شفا

حقوق بشر، قانون بيضه...2 - ش.شفا

حقوق بشر، قانون بيضه...3 - ش.شفا

حقوق بشر، قانون بيضه...4 - ش.شفا

بازشناسي قرآن - مسعود انصاري

نگاهي نو به اسلام - مسعود انصاري

كوروش بزرگ ومحمدعبدالله - م.انصاري


الله اكبـــر - مسعود انصاري

روز قيامت در اسلام - م.انصاري

شيعي گري و امام زمان - م.انصاري

اسلام و مسلماني - مسعود انصاري

23 ســـال - علي دشـتـي

تخت پولاد - علي دشتي

فرهنگ چيست - احمد كسروي

كار؛ پيشه و پول - احمد كسروي

فرهنگ است يا نيرنگ - احمد كسروي

سرنوشت ايران - احمد كسروي

دين و جهان - احمد كسروي

در راه سياست - احمد كسروي

در پيرامون خرد - احمد كسروي

درپاسخ بدخواهان - احمد كسروي

خواهران و دختران ما - احمد كسروي

خدا با ماست - احمد كسروي

حاجي هاي انباردار - احمد كسروي

پندارها - احمد كسروي

بهائـيگـري - احمد كسروي

صوفي گري - احمد كسروي

شيعي گري - احمد كسروي

سوناي زعفرانيه - دكترنوري زاده

اعترافات سعيد امامي - دكترنوري زاده

فلاحيان، مردي براي همه فصول جنايت

از حجتيه تا حزب الله – دكتر نوري زاده

خاندان خميني - مهدي شمشيري

غرور و سقوط - ج 1

غرور و سقوط - ج 2

غرور و سقوط - ج 3

ايستاده بر آرمان - علي غريـب

لانه فساد - وقايع داخل زندان اوين

حقوق زن ، حقوق بشر است

اعلامیه جهانی حقوق بشر

از دیکتاتوری تا دموکراسی - جین شارپ

جامعه ایران در دوران رضا شاه

پشت پرده هاي انقلاب - بهرام چوبينه

پاسخ به تاريخ - محمدرضا پهلوي

سقوط شاه – فريدون هويدا

سـتيز و مدارا - رامين كامران

هويت ، كيهان ، سعيد امامي - اكبر گنجي

عاليجناب سرخپوش...- اكبر گنجي

به مردم دروغ مي گفتيم - اكبر گنجي

ساواك – كريستين دلانوا / ج 1

ساواك – كريستين دلانوا / ج 2

ساواك – كريستين دلانوا / ج 3

اسرار كائنات – پروفسور ابراهيم ويكتوري


شگفتيهاي جهان - پروفسور ويكتوري

37 كتاب از صادق هـدايـت

روسپيان سودازده من - ماركز

قلعه حيوانات - جرج اورول

قربانيان انقلاب 57 - عمادالدين باقي

جنايات هولناك رژيم در شهريور 67 - ج 1

جنايات هولناك رژيم در شهريور 67 - ج 2

جنايات هولناك رژيم در شهريور 67 - ج 3

هـمه مــردان شـاه

تاريخ گفـته نشده اسلام

تشيع و قدرت در ايران - ب.كشاورزي

شيطان و خدا - ژان پل سارتر

علي نماد شيعه گري - آله دالفك

پيامبران خرد - شهريار شيرازي

ترور و اسلام - حسين ملك



يار دبستانی من
با من و هم راه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو
رو تن اين تخت سياه
ترکيه بيداد و ستم
مونده هنوز رو تن ما
دشت بيفرهنگی ما
هر ز تمومه الفهاش
خوب اگه خوب
بد اگه بد
مرده دلهای آدمهاش
دست من و تو بايد اين
پردهها را پاره کنه
کی ميمونه جز من و تو
درد ما را چاره کنه
يار دبستانی من
با من و هم راه منی
چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو
رو تن اين تخت سياه
ترکيه بيداد و ستم
مونده هنوز رو تن ما


ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه داریوش فروهر به صدا در آمد.داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود٬در را گشود.دو مرد٬ابوالفضل مسلمی و مهرداد عالیخانی٬با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی خونسردانه به فروهر گفتند که بر اساس گزارش های دریافتی با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است.فروهر تنها پاسخ داد ((اما من داریوش فروهر هستم))٬و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست. عالیخانی گفت:((شما را می شناسیم ولی ماموریم و معذور.)) مسلمی هم نامه ای جعلی را با مهر و امضای نیروی اتظامی به فروهر نشان داد که در ان موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود. فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با دقت با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود٬تطبیق داد.آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند.آن دو در را پشت سر خود نبستند.در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند .در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفت و گو با آن دو نفر بود٬پروانه فروهر٬ همسرش٬روی پله ها ایستاده بود.داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده اند.پروانه نیز تعجب کرد.عالیخانی٬مسلمی و صفایی پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند .فروهر روی یکی از صندلی های اطاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود٬سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد.لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی٬بنابر نقشه قبلی٬رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید٬اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه٬او وعلی صفایی پور را همراهی کند.در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفت و گو بود٬سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند وارد اتاق شدند.چنانکه در رای قاضی عقیقی آمده محمد حسین اثنی عشر یک دست داریوش را گرفت٬مصطفی هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد٬محمود جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می شود.فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.صفایی پور از او پرسید:((عملیات را شروع بکنیم یا نه)) و فلاح به مسلمی دستور داد :((شروع کنید)) صفایی پور ار پشت٬گردن و دهان و مسلمی دست های پروانه را گرفتند٬هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت.پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند علی محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می آورد.


«صنایع بدیعی» عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.
ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند. مثلاً وقتی شاعری گفته بود:

صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند

عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است؛ یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به زیبایی شعر نمی کرد.

مثلاً شاعری قطعه ای می گفت بدون حرف الف یا بدون نقطه یا مصراعی می ساخت که از هر دو سو یکسان خوانده می شد یا غزلی می ساخت که از حروف نخستین مصراعهای آن، اسم فلان کس یا فلان واقعه تاریخی استخراج می شد و شاعران، یک هنرمندی فرعی و کم خاصیت را کانون توجّه خویش ساخته بودند. اصولاً این اولویت بندی های واژگون، از خواص دورانهای رکود و انحطاط است که شاعران، سلیقه هایی بیمارگونه پیدا می کنند و شعرهایی بیمارگونه می سرایند. ادبا نیز به جای پرهیزدادن شاعران از این کارهای بیهوده، برای هر یک از این تفنّن ها نامی تراشیدند و در داخل صنایع بدیع، جایش دادند. کم کم صنعتگری و آن هم بدون توجه به تأثیر هنری این صنایع، یک ارزش تلقّی شد و بعضی تصوّر کردند که قوّت شاعریشان، به میزان برخورداری از این صنایع عجیب و غریب وابسته است. از سویی دیگر، ادبا نیز چنین پنداشتند که هر چه دامنه ی تقسیم بندی را بیشتر گسترش بدهند، به شعر کمک بیشتری کرده اند.
جناس،( یعنی آوردن دو کلمه ای که در لفظ یکسان و در معنی متفاوت) یکی از صنایع مهم بدیع بود؛ باشند نظیر "شانه" در این بیت امیر خسرو دهلوی:

تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه کرد دست آن مشاطه را باید جدا از شانه کرد

که می شد آن صنعت را عنوانی گسترده گرفت برای انواع گوناگون این تناسب، ولی قدمای ما چنین نکردند و شاخه هایی نیز در داخل جناس پدید آوردند: مثل جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر. در این میان مثلاً جناس خط آن بوده است که ارکان جناس در کتابت یکی و در تلفظ و نقطه گذاری متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است که کلمات متجانس در تلفّظ یکسان و در کتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باری این توهّم که قوت شاعر در استفاده از صنایع نهفته است و این پندار که هر چه تقسیم بندیها را ریزتر کنیم، خدمت بیشتری کرده ایم، دست به دست هم دادند و باعث افزایش حیرت انگیز صنعتهای شعری شدند به گونه ای که طی چند قرن، تعداد صنایع که روزی کمتر از بیست بود، به بیش از دویست رسید و افسوس که بیشتر اینها از سر تفنّن و بیکاری بود و نشانه ی انحطاط ذوق جامعه شعری ما.

در این میان ما چه می توانیم کرد؟ باید دست به پالایش بزنیم و از میان انبوه صنعتهایی که در کتابها آمده، آنها را که واقعاً به زیبایی و رسایی سخن کمک می کنند، بیرون بکشیم و به کار ببریم. بسیاری از صنایع، واقعاً بیهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر می شوند. مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاریخ و التزام به حروف یا حذف حروف. بعضی دیگر مبنای هنری دارند، ولی ارزش و حضورشان در شعر، در این حد نیست که برایشان اسم و عنوانی داشته باشیم و در غیر این صورت، ضرر کنیم؛ مثل لف و نشر یا ردالمطلع. تعداد دیگری از صنایع، در یکدیگر قابل ادغام هستند و نیازی به دسته بندی مستقل آنها نیست; مثل انواع جناس.

ما در دو قالب صنایع بدیع لفظی و معنوی به توضیح پیرامون صنایع بدیعی می پردازیم. و شاخه بندی ما به این صورت است که صنایعی که در لفظ کلام قابل درک است در صنایع لفظی و صنایعی که در معنی کلام نهفته است، جزء صنایع معنوی دسته بندی شده اند.




36 دلیل بر اینکه لینوکس از ویندوز بهتر است!


خصوصیات هسته‌ی اصلی سیستم

۱- لینوکس مشکل ویروس ندارد!! و این به دلیل نبود ویروس برای لینوکس نیست، بلکه به این دلیل است که لینوکس خیلی ایمن تر است، و خیلی کمتر از ویندوز مستعد ویروس است!

۲- لینوکس نیازی به defrag کردن پارتیشن ها ندارد!!! فایل سیستم های لینوکس به نحوی طراحی شده اند که داده ها را طوری توی دیسک می نویسند که نیازی به ابزاری برای defrag کردن ندارد!!!

۳- در گنو/لینوکس هسته سیستم ،کرنل لینوکس، از محیط گرافیکی(X-Window) و از نرم افزار ها(OpenOffice.org) جدا است، پس هنگ (crash) کردن یکی از برنامه ها باعث هنگ کردن(crash) کل سیستم نمی شود، در ویندوز (ماکروسافت این را یکپارچگی می نامد!!!) اگر مرورگر وب هنگ کند کل سیستم هنگ می کند، و شما نیاز به ریستارت سیستم دارید!

۴- لینوکس نیازی به دوباره نصب شدن ندارد! در ویندوز اگر سیستم عامل خراب شود، هیچ راه ساده ای برای بازگردانی سیستم نیست، خیلی از مدیران پشتیبانی هیچ راهی غیر از دوباره نصب کردن سیستم ندارند! و این یعنی دوباره نصب کردن درایورها، نرم افزارها، و تنظیمات کاربری!! در لینوکس غیر از خرابی هارد دیسک، نیازی به دوباره نصب شدن سیستم نیست! خیلی از مشکلات در لینوکس بدون دوباره نصب کردن سیستم قابل حل هستند. اگر به هر دلیلی (شاید مثل من بخواهید از سوزه به اوبونتو و بعد به پارسیکس مهاجرت کنید!) شما نیاز به نصب دوباره دارید، با داشتن یک پارتیشن home جداگانه می توانید، تنظیمات خود را در همه‌ی توزیع ها داشته باشید!!!

۵- لینوکس نیازی به ریستارت ندارد!!! (مگر وقتی که کرنل جدید را نصب کردید و می خواهید از آن استفاده کنید) هرگاه برنامه ای هنگ یا کرش کرد تنها باید آنرا ریستارت کرد، و نیازی به ریستارت کل سیستم نیست!

۶- لینوکس می تواند از بیش از ۱۰۰ فایل سیستم مختلف بخواند. ویندوز محدود به دو، سه تا فایل سیستم خودش است!

۷- شما سورس کد برنامه را دارید، و اگر برنامه نویس باشید، می توانید آنرا بسته به نیاز خود بهتر کنید، ایراد های آن را برطرف کنید و… خیلی از کاربران معمولی فکر می کنند، این اصلا ضروری و کاربردی نیست، , ولی وقتی سازنده ی یک برنامه، پشتیبانی یک برنامه را برای فروش نسخه جدیدتر قطع می کند، متوجه اهمیت این موضوع می گردند.

۸- لینوکس می تواند در یک logical partition و یا روی هارد دیسک دوم سیستم بخوبی نصب گردد، ولی ویندوز تنها باید در یک پارتیشن اصلی(primary partition) سیستم نصب گردد!

۹- لینوکس را می توان روی یک تلفن همراه تا یک ابرکامپیوتر نصب کرد.

۱۰- لینوکس می تواند برنامه های حساس یک هواپیما را راه‌اندازی کند.

۱۱- باگ‌های لینوکس از معادل تجاری آن خیلی کمتر است، و این مهمترین دلیل پایداری آن است.

۱۲- شما می توانید آنرا به دوستان خود بدهید، و همه با هم از آن استفاده کنید، معلمانتان در مهدکودک و دبستان نمی گفتند وسایلتان را به دوستان خود بدهید، و با هم از آن استفاده کنید؟ لینوکس و متن‌باز دقیقا آنرا می خواهند، درحالی که اگر دیسک ویندوز خود را به دوستتان بدهید، شما را دزد می خوانند!!!
۱۳- هزینه لینوکس بسیار کم است، نه تنها سیستم عامل مجانی است، بلکه برنامه ها و ابزارها را نیز می توانید بطور رایگان تهیه کنید! ممکن است شما بخواهید برای پشتیبانی یا آموزش هزینه ای بپردازید ولی آن هم بسیار کمتر خواهد بود…

۱۴- لینوکس و ویندوز هر دو محیط شل دارند. (توی ویندوز آنرا command prompt می گویند) محیط های شل در لینوکس(مثل bash) خیلی قدرتمندتر هستند، و شما می توانید برنامه های کاملی با زبانهای اسکریپتی بنویسید. و این برای انجام اتوماتیک کارهای تکراری بسیار مفید است.

۱۵- لینوکس را می‌توانید از CD بوت کنید، ویا آنرا روی هارد دیسک نصب کنید.

۱۶- می دانید، در پس زمینه ویندوز راه هایی برای دسترسی مستقیم دولت ایالات متحده به داده های شما هر گاه که بخواهند وجود دارد؟؟؟(چگونه؟) آره این بطور پیش فرض توی ویندوز تعبیه شده است… ولی در لینوکس این امکان وجود ندارد!!! (بدلیل در دسترس بودن سورس کد برنامه…)

۱۷- لینوکس بطور داخلی(built in) مجازی سازی دارد. و شما می توانید بطور همزمان گونه های مختلفی از لینوکس، یا دیگر سیستم عامل ها را اجرا کنید.

۱۸- کرنل لینوکس تعداد عظیمی درایور سخت افزار های مختلفی را داراست، و برای استفاده از آنها شما نیازی به نصب هیچ چیز ندارید، در حالی که توی ویندوز برای استفاده از یک آداپتور بلوتوث شما باید درایور آنرا نصب کنید!


خصوصیات محیط دسکتاپ

۱۹- درحالی که هم لینوکس و هم ویندوز واسط گرافیکی دارند، ویندوز فقط یک واسط گرافیکی به شما ارائه می دهد. در لینوکس همه چیز قابل انتخاب است، و شما برای هرکاری تعداد عظیمی انتخاب های گوناگون دارید، و می توانید از هرکدام از چندین محیط و واسط گرافیکی‌ای که در دسترس دارید استفاده کنید.

۲۰- بیشتر توزیع های لینوکس به همراه تعداد زیادی نرم‌افزار و ابزار برای کارهای مختلف(مثل نرم‌افزار اداری OpenOffice.org) توزیع می گردند، نه تنها سیستم عامل آزاد و رایگان است، بلکه شما نیازی به پرداخت پول برای برنامه های کاربردی نیز ندارید… بله خیلی از این نرم‌افزار های آزاد/متن‌باز برای ویندوز هم وجود دارند(مثل OpenOffice.org یا Mozilla Firefox) ولی برای ویندوز شما نیاز دارید آنها را یافته، و دانلود و نصب کنید، در حالی که در اکثر توزیع های لینوکس آنها به طور پیش فرض نصب می باشند.

۲۱- در ادامه مطلب قبل باید گفت اکثر توزیع های لینوکس به همراه هزاران پکیج نرم افزارهای مختلف می آیند، در حالی که ویندوز حتی ابزارهای اولیه مثل یک ویرایشگر متن خوب ندارد. آره notepad هست، اگر شماnotepad رو نرم افزار خوبی بدونید!!! تفاوت در این است، پیدا کردن،پرداخت هزینه، دانلود کردن، و نصب کردن یا اینکه همه آنها توی DVD توزیع لینوکستان باشند، و شما تنها آنها را نصب کنید!

۲۲- OpenOffice.org که در لینوکس موجود است توانایی تبدیل سند شما بطور مستقیم به فرمت pdf را داراست، در حالی که در ویندوز باید یک برنامه‌ی اضافه خریداری یا دانلود و نصب کنید!

۲۳- موزیلا‌فایرفاکس که به همراه همه توزیع های لینوکس است، بسیار بسیار برتری هایی بر IE ی ویندوز دارد، (که بیان آنها خود مقاله ای بس عظیم است!) برای مطلع شدن از ۱۰۱ کار که فایرفاکس می‌تواند انجام دهد که IE نمی‌تواند اینجا را مطالعه کنید!!!

۲۴- مرور وب تنها بهتر نیست،که سریعتر نیز هست! بلکه شبکه در لینوکس خیلی سریعتر است.

۲۵- لینوکس به همراه بازی های خوبی نیز می آید! برای آشنایی با ۱۰ بازی برتر لینوکسی اینجا را مطالعه کنید!

۲۶- pidgin و kopete دو ابزار چت محبوب در لینوکس که قابلیت کار با همه‌ی پروتکل ها را دارا می باشند… و pidgin که نام قبلی آن Gaim بود برای ویندوز نیز وجود دارد…

۲۷- copy و paste اینجا ساده تر است… تنها متن را انتخاب کن، بعد با فشردن دکمه ی میانی موس هرجا که خواستی آنرا بچسبان(paste) … البته Ctrl+C و Ctrl+V برای کاربران تازه وارد موجود است…

۲۸- راه اندازی سیستمی مثل media center بسیار ساده است… شما نیازی به خرید نرم‌افزار های اضافه یا نصب یک سیستم عامل دیگر ندارید. برای تبدیل سیستم خود به یک کامپیوتر Media center این مطلب را بخوانید.

۲۹- همچنین لینوکس دارای یک محیط دسکتاپ سه‌بعدی قابل استفاده و خوب است، که کار کردن با سیستم را آسان تر می کند.

۳۰- متنی که یکبار کپی کرده اید را تا ساعاتی دیگر بارها می توانید استفاده کنید! با استفاده از ابزاری به نام Klipper که در محیط دسکتاپ KDE بطور پیش فرض نصب است. و برای مدیریت کلیپ برد سیستم است.

۳۱- مدیر فایل konqueror این امکان را به شما می دهد تا بطور گرافیکی ببینید هر فایل چقدر فضا اشغال کرده است. این برای فهمیدن سریع اینکه فضای این پارتیشن را کدام پوشه اشغال کرده و حذف موارد اضافه بسیار پرکاربرد است.


خصوصیات سمت سرور

۳۲- لینوکس های سرور در بر دارنده‌ی MySQL و PostgreSQL هستند، که ابزارهای مدیریت پایگاه های داده ای بسیار قوی ای هستند، و دیگر شما نیازی به خرید و نصب این ابزار یا وب سرور یا دیگر ابزار سمت سرور را ندارید…

۳۳- لینوکس برای محاسبات سنگین با استفاده از تکنیک کلاستر بندی کامپیوتر های استفاده می شود و بسیاری از ابرکامپیوتر ها در سراسر دنیا از لینوکس بعنوان سیستم عامل استفاده می کنند، ویندوز نمی تواند در این حد از سخت افزار را پشتیبانی کند.

۳۴- قابلیت پشتیبانی سیستم فایل ها، در حالی که فایل سیستم ntfs تا پارتیشنی به سایز ۱۶ ترابایت پشتیبانی می کند، فایل سیستم XFS در لینوکس پارتیشن های یک میلیون ترابایتی را پشتیبانی می کند!!! آره بیشتر از اون چیزیه که به ذهن برسه!!

۳۵- لینوکس می تواند تا ۱۰۲۴ پردازنده در یک کامپیوتر، را پشتیبانی کند، ویندوز هیچ گاه به مقداری در آن حدود نخواهد رسید!!!

۳۶- شما می توانید تنها با دستور dmidecode شماره سریال های سخت افزار ها و باقیه مشخصات سیستم را بفهمید!!!

منبع: http://mtux.wordpress.com


بیا گویم برایت داستانی که تا تأثیر چادر را بدانی

در ایامی که صاف و ساده بودم دم کریاسِ در استاده بودم

زنی بگذشت از آنجا با خش و فش مرا عرق النسا آمد به جنبش

ز زیر پیچه دیدم غبغبش را کمی از چانه قدری از لبش را

چنان کز گوشه ابر سیه فام کند یک قطعه از مّه عرض اندام

شدم نزد وی و کردم سلامی که دارم با تو از جایی پیامی

پری رو زین سخن قدری دو دل زیست که پیغام آور و پیغامده کیست

بدو گفتم که اندر شارع عام مناسب نیست شرح و بسط پیغام

تو دانی هر مقالی را مقامیست برای هر پیامی احترامیست

قدم بگذار در دالان خانه به رقص آر از شعف بنیان خانه

پریوش رفت تا گوید چه و چون منش بستم زبان با مکر و افسون

سماجت کردم و اصرار کردم بفرمایید را تکرار کردم

به دستاویز آن پیغام واهی به دالان بردمش خواهی نخواهی

چو در دالان هم آمد شد فزون بود اتاق جنب دالان بردمش زود

نشست آنجا به صد ناز و چم و خم گرفته روی خود را سخت و محکم

شگفت افسانه ای آغاز کردم در صحبت به رویش باز کردم

گهی از زن سخن کردم، گه از مرد گهی کان زن به مرد خود چه‌ها کرد

سخن را گه ز خسرو دادم آیین گهی از بی‌وفایی‌های شیرین

گه از آلمان بر او خواندم، گه از روم ولی مطلب از اول بود معلوم

مرا دل در هوای جستن کام پریرو در خیال شرح پیغام

به نرمی گفتمش کای یار دمساز بیا این پیچه را از رخ برانداز

چرا باید تو رخ از من بپوشی مگر من گربه می باشم تو موشی؟

من و تو هر دو انسانیم آخر به خلقت هر دو یکسانیم آخر

بگو، بشنو، ببین، برخیز، بنشین تو هم مثل منی ای جان شیرین

ترا کان روی زیبا آفریدند برای دیده‌ی ما آفریدند

به باغ جان ریاحینند نسوان به جای ورد و نسرینند نسوان

چه کم گردد ز لطف عارض گل که بر وی بنگرد بیچاره بلبل

کجا شیرینی از شکر شود دور پرد گر دور او صد بار زنبور

چه بیش و کم شود از پرتو شمع که بر یک شخص تابد یا به یک جمع

اگر پروانه‌ای بر گل نشیند گل از پروانه آسیبی نبیند

پریرو زین سخن بی حد برآشفت زجا برجست و با تندی به من گفت

که من صورت به نامحرم کنم باز؟ برو این حرف ها را دور انداز

چه لوطی ها در این شهرند، واه واه خدایا دور کن، الله الله

به من گوید که چادر واکن از سر چه پرروییست این، الله اکبر

جهنم شو مگر من جنده باشم که پیش غیر بی روبنده باشم

از ین بازی همین بود آرزویت که روی من ببینی؟ تف به رویت

الهی من نبینم خیر شوهر اگر رو واکنم بر غیر شوهر

برو گم شو عجب بی‌‌چشم و رویی چه رو داری که با من همچو گویی

برادر شوهر من آرزو داشت که رویم را ببیند، شوم نگذاشت

من از زنهای تهرانی نباشم از آنهایی که می‌دانی نباشم

برو این دام بر مرغ دگر نه نصیحت را به مادر خواهرت ده

چو عنقا را بلند است آشیانه قناعت کن به تخم مرغ خانه

کنی گر قطعه قطعه بندم از بند نیفتد روی من بیرون ز روبند

چرا یک ذره در چشمت حیا نیست؟ به سختی مثل رویت سنگ پا نیست؟

چه می‌گویی مگر دیوانه هستی؟ گمان دارم عرق خوردی و مستی

عجب گیر خری افتادم امروز به چنگ الپری افتادم امروز

عجب برگشته اوضاع زمانه نمانده از مسلمانی نشانه

نمی‌دانی نظر بازی گناهست ز ما تا قبر چار انگشت راه است؟

تو می‌گویی قیامت هم شلوغ است؟ تمام حرف ملاها دروغ است؟

تمام مجتهد‌ها حرف مفتند؟ همه بی‌غیرت و گردن کلفتند؟

برو یک روز بنشین پای منبر مسائل بشنو از ملای منبر

شب اول که ماتحتت درآید سر قبرت نکیر و منکر آید

چنان کوبد به مغزت توی مرقد که می‌رینی به سنگ روی مرقد

غرض، آنقدر گفت از دین و ایمان که از گُه خوردنم گشتم پشیمان

چو این دیدم لب از گفتار بستم نشاندم باز و پهلویش نشستم

گشودم لب به عرض بی‌گناهی نمودم از خطاها عذر خواهی

مکرر گفتمش با مد و تشدید که گه خوردم، غلط کردم، ببخشید

دو ظرف آجیل آوردم ز تالار خوراندم یک دو بادامش به اصرار

دوباره آهنش را نرم کردم سرش را رفته رفته گرم کردم

دگر اسم حجاب اصلاَ نبردم ولی آهسته بازویش فشردم

























يکي از بهترين راه هاي مقابله با عمليات جنگ رواني رژيم و نيز عبور از محدوديت هاي رسانه اي اعمال شده براي جنبش سبز، پخش گسترده اخبار صحيح و درست در بين مردم است. براي اين منظور چند سايت اينترنتي محبوب به کمک شما مي آيند. پس از عبور از فيلترينگ اينترنت، بهترين خبرها را از سايت هاي خبري که در توليد و نشر اخبار درست پيشينه طولاني داشته اند و تجربه نشان داده است که نان به نرخ روز خور نبوده اند، پيدا کنيد. و سپس اخبار ناب و بدون سانسور را بين دوستانتان هر جور شده تکثير نماييد. برخي از اين سايت ها را در زير براي شما گلچين کرده ايم که از آنها مي توانيد براي يافتن اخبار جديد استفاده کنيد.

- سایت بالاترین:

www.balatarin.com

آدرس RSS سایت بالاترین:
موضوعات داغ سایت بالاترین:
پخش زنده لینک های سایت بالاترین:

برای دریافت بهترینهای سايت بالاترین بطور روزانه، کافیست یک بار به آدرس subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. در ایمیل خود لازم نیست چیز دیگری بنویسید. دوستان و آشنایان خود را نیز تشویق کنید که به اين آدرس ایمیل بفرستند و عضو خبرنامه بالاترین شوند.

- سایت دنباله:

آدرس آر اس اس سایت دنباله
پخش زنده لینک های سایت دنباله


مطالعه سايتهاي زير براي کسب اطلاعات جديد توصيه مي شوند


کارتونیست های حامی جنبش سبز:

مانا نیستانی، خانواده درگیر در مردمک:
مانا نیستانی، متفرقه ها در زمانه:

آریا:

نیک آهنگ کوثر:



جهت كنترل خونريزي خارجي بايد چهار مورد اساسي زير به ترتيب و به سرعت انجام پذيرد:

1- فشار مستقيم
2- بالا نگه داشتن عضو
3- فشار بر نقاط فشار
4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوايي

1- فشار مستقيم:
موثرترين روش در كنترل خونريزي از طريق فشار مستقيم ميباشد كه به يكي از دو روش زير انجام مي گيرد:
الف- گاز استريل (يا تكه پارچه تميز) را روي محل خونريزي گذاشته و با دست روي آن فشار وارد شود تا خونريزي قطع گردد.
ب- قطعه اي گاز استريل را روي محل خونريزي گذاشته و به وسيله بانداژ محكم آنرا ببنديد تا خونريزي كنترل گردد.

2- بالا نگه داشتن عضو دچار خونريزي:
اين روش در كنترل خونريزي قسمت هايي از بدن كه امكان قراردادن آنها در سطحي بالاتر از سطح بدن وجود دارد مورد استفاده قرار مي گيرد كه به علت نيروي جاذبه، فشار خونريزي كمتر مي شود.

توجه: در صورت وجود شكستگي در عضو مربوطه استفاده ازاين روش محدوديت دارد.

3- فشار بر نقاط فشار:
اگر توسط فشار مستقيم و بلند كردن عضو، خونريزي قابل كنترل نبود از فشار دادن بر نقاط فشار استفاده مي شود.
نقاط فشار نقاطي است كه شريان هاي اصلي بدن از نزديك سطح بدن و روي استخوانها عبور مي كند و تعدادي از آنها عبارتند از:
1) در خونريزي هاي دست
2) در خونريزي هاي پا

توجه: چنانچه در اين محل ها شكستگي استخواني باشد در استفاده از اين روش محدوديت وجود دارد.

4- استفاده از تورنيكت يا كيسه هوائي:
اين روش فقط زماني انجام ميشود كه كوشش هاي قبلي جهت كنترل خونريزي موثر واقع نشود و يا در مواقعي كه اندامي قطع گرديده و نگراني درمورد ازبين رفتن بافتهاي پائين تر از محل بستن تورنيكت نباشد.

روش بستن تورنيكت:
1- ابتدا گاز يا دستمالي بر روي بازو قرار دهيد كه علاوه بر نقش حفاظتي باعث افزايش فشار در آن نقطه گردد.
2- به وسيله باند نواري دستمال فوق را ثابت كنيد. و سپس اهرمي مثل يك تكه چوب يا لوله يا حتي خودكار را روي آن قرار دهيد و باند را بعد از قراردادن آن گره ديگري بزنيد.
3- اهرم را به حول مركز گره تا اندازهاي بچرخانيد كه خونريزي قطع شود در اين حال اهرم را بوسيله گره ثابت كنيد.

زمان بستن، تورنيكت را در محلي كه قابل رويت باشد بنويسيد. به هيچ وجه تورنيکت را به منظور خونرساني به اعضا باز نکنيد. چرا که اين کار کمکي نمي کند و تنها احتمال خطر را براي فرد بيشتر مي کند.

نكته:
1- اندامي كه با تورنيكت بسته شده حتماً بايد در معرض ديد باشد.
2- حتي در زخمهاي ران و بازو تورنيكت حداقل بايد 2 اينچ يا5 سانتي متر بالاتر از آن بسته شود.

عده اي از پزشكان استفاده از كيسه هوائي دستگاه فشار خون با فشار حدود 150 ميلي متر جيوه را پيشنهاد مي كنند كه عملاً اگر امكان پذير باشد راه ايمني تري مي باشد. در دهه هاي اخير استفاده از وسيله اي به نام آتل بادي پيشنهاد شده كه كيسه هاي پلاستيكي با حفره ميان خالي هستند و مانند جوراب پوشيده و سپس باد مي كنند. اين وسيله علاوه بر اينكه مي تواند به عنوان يك آتل مصرف شود در موارد خونريزي ها نيز به عنوان كمك دهنده در جلوگيري از خونريزي يا در موارد شوك حاصل از خونريزي به عنوان كمك در كاهش جريان خون اندامها مورد استفاده قرار مي گيرد.

در بستن تورنيكت بايد بسيار دقت كرد. چه بسا افرادي كه به دليل سهل انگاري امدادگران عضو خود را از دست داده اند. به همين دليل استفاده از تورنيكت و آتل بادي در بسياري از نقاط جهان معلق مانده است و تنها در موارد خاص مورد استفاده قرار مي گيرد.
در بستن تورنيكت در قسمتي از اندام مثلاً دست بايد توجه كرد براي جلوگيري از آسيب و قطع عضو سالم به اندازه اي تورنيكت را محكم كنيم كه نبض احساس شود تا از تخريب عضو جلوگيري شود و حدالمقدور سعي شود از تورنيكت استفاده نشود.

كنترل بوسيله سرما:
در موارد شكستگي، سوختگي و خونريزيهاي خفيف مي توان با استفاده از كيسه هاي حاوي يخ در محل ضايعه، علاوه بر كاهش درد و تورم باعث كاهش خونريزي نيز شد.
توجه داشته باشيد كه استفاده از سرما به تنهائي نمي تواند در كنترل خونريزي موثر باشد و بايد همراه با ديگر اقدامات انجام گيرد.

توجه: براي جلوگيري ازسرمازدگي مورد نظر، كمپرس سرما را نبايد بيش از 20 دقيقه ادامه داد.

با توجه به مطالب فوق در مصدوم دچار خونريزي اقدامات زير را به ترتيب به عمل آوريد:

1- محل خونريزي را مشخص كنيد.
2- نوع خونريزي را مشخص نمائيد.
3- خونريزي را كنترل كنيد (بايد از حداقل امكانات حداكثر استفاده بعمل آيد).
4- اگر جهت كنترل تورنيكت بسته ايد زمان آن را در جائي كه كاملاً در معرض ديد باشد مثلاً سينه يا پيشاني بيمار بنويسيد.
5- بيمار را جهت پيگيري صدمات وارد شده كنترل كنيد.

فراموش نكنيد كه تمامي اين عمليات را در موقعي ميتوان انجام داد كه ابتدا وضع تنفس و قلب بيمار كنترل شده باشد.

ت- خونريزي داخلي:
تعريف: چنانچه خون پس از خروج از رگ در داخل حفره اي از بدن ريخته و محل خونريزي مشاهده نشود، خونريزي داخلي گويند. مانند خونريزي در داخل جمجمه، و يا در مجاري گوارشي.

كمك هاي اوليه در خونريزي هاي داخلي:
در مورد خونريزي هاي داخلي مهمترين كار رساندن بيمار به مركز درماني است و بهترين اقداماتي كه مي توان انجام داد به ترتيب زير است:
1- كنترل علائم حياتي
2- كنترل راههاي هوائي
3- قرار دادن بيمار در بهترين وضعيت. مثلاً اگر بيمار دچار تهوع و استفراغ هاي مكرر است او را به پهلو خوابانده و اگر خونريزي داخلي اندامها (دست و پا) است، اندام را بالا نگه داريد..
4- بيمار اگر دچار شوك است كمك هاي اوليه در مورد او انجام شود.
5- در صورت امكان به بيمار اكسيژن داده و به او هيچ چيز نخورانيد.
6- در اولين فرصت ممكن بيمار را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته: در صورت ضربه به سر – استفراغ هاي مكرر زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل مغزي مي باشد كه مي تواند باعث مرگ مصدوم گردد. همچنين خروج مايع مغزي نخاعي كه همانند آبريزش بيني از بيني و مايع شفافي از گوش مي باشد از علايم ضربه مغزي مي باشد.

در ضربه مغزي:
سر مصدوم را بالاتر از ساير اندام او قرار دهيد. از خروج مايع مغزي نخاعي به بيرون جلوگيري نكنيد و هر چه سريعتر مصدوم را به مركز درماني انتقال دهيد.

نكته2: در صورت ضربه به شكم، دل درد شديد زنگ خطر بزرگي جهت اعلام خونريزي داخل شكم مي باشد و در صورت عدم توجه باعث مرگ مصدوم خواهد شد.


کوکتـل مولوتـف يک بطري حاوي ماده آتش زا است که در صورت پرتاب و شکسته شدن باعث ايجاد حجم وسيعي آتش غير قابل مهار مي شود و از آن در درگيري هاي خياباني براي ايجاد رعب و وحشت و سردرگمي در بين نيروهاي دشمن (مثل گارد ضد شورش) و متفرق کردن آنها استفاده مي شود. اين سلاح بسيار ساده، ارزان و کارآمد است و امروزه در بسياري از درگيري هاي چريکي و خياباني استفاده مي شود.

تاريخچه ساخت کوکتل مولوتوف:
وقتي‌ که روس‌ها در اتحاد اوليه با هيتلر در سال ۱۹۳۹، به کشور فنلاند حمله ور شدند، "وياچسلاو مولوتف" وزير خارجه استالين جنايت کار بود. در مقابل اعتراض بين‌المللي به بمباران بي رحمانه شهرهاي فنلاند، "وياچسلاو مولوتف" بي‌شرمانه مدعي شد که هواپيما‌هاي روس فقط آذوقه بر سر ملت فنلاند مي ريختند!!. مردم قهرمان فنلاند هم که بمب و مهمات چنداني نداشتند، با الکل، نفت، بنزين و روغن، بمب هاي ساده‌اي ساختند و با آن به جنگ تانک‌هاي روس رفتند. آنها براي مزاح، اسم اين بمب هاي الکلي را کوکتل مولوتف نهادند و گفتند، اين کوکتل (پذيرايي) عوض آن غذا ‌هايي‌ که بر سر ما انداختي!!!.

دليل موفقيت کوکتل مولتف، سادگي و قدرت آن بود. بطري‌هاي اوليه را همان کارخانه عرق کشي‌ فنلاند با الکل درست ميکرد، ولي‌ بعدا معلوم شد که مخلوط بنزين و روغن موتور کاراتر بود. فنلاندي‌ها سر شيشه را خالي‌ مي گذاشتند، فتيله پارچه‌اي داخل مواد قرار ميدادند، و درب آنرا با چوب پنبه يا چسب نواري مي بستند، تا محتويات ماده سوختي بيرون نريزد. فتيله که آتش مي گرفت، چون سر بطري بسته بود به مواد سوختي داخل بطري نمي رسيد، اما بعد از پرتاب بطري و شکسته شدن شيشه، فتيله مشتعل، مواد پراکنده شده را آتش مي زد. فنلاندي‌ها به زودي دانستند که با اضافه کردن شکر، مايع ظرفشوي، خرده پلاستيک (استايروفوم) يا حتي سفيده تخم مرغ مي شد به کوکتل مولوتف خواص دود زائي، دير سوزي يا کم پخشي داد.

اصول ساخت کوکتل مولوتف بسيار ساده است:
1- بطري شيشه اي مانند شيشه نوشابه، شير يا آبليمو و...
2- ماده ژل سوختي سوختي از قبيل مخلوط بنزين و روغن موتور (تا نصف پر شود)
3- يک تکه پارچه آغشته به سوخت که به عنوان فتيله عمل خواهد کرد (پارچه را گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگام پرتاب کوکتل مولوتف محتواي درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد).

طرز تهيه:
روش ساخت يک کوکتل مولوتف قدرتمند:
1- يک بطري شيشه اي (مثل بطري شيشه نوشابه، شير يا آبليمو) را برداريد.
2- داخل آن ژله سوختي ناپالم، (اگر نداريد {بنزين و روغن موتور} يا {بنزين و گازوييل}) بريزيد، به طوري که نصف بطري پر شود.
3- حال يک پارچه آغشته به بنزين يا گازوييل را داخل بطري قرار دهيد به طوري که داخل ناپالم (يا بنزين و ..) قرار بگيرد و مقداري از آن هم از دهانه بطري بيرون بزند.
4- پارچه را گره بزنيد و با فشار درون دهانه بطري جاي دهيد تا هنگام پرتاب کوکتل مولوتف محتواي درون آن به بيرون پرتاب نشود يا از چوب پنبه براي محکم کردن درب بطري استفاده نماييد.


اکنون کوکتـل مولوتـف شما آماده است. کافي است تا سر پارچه را با فندک آتش زده و به سمت نيروهاي مزدور سرکوب گر پرتاب کنيد تا بطري متلاشي شود. در نتيجه اين پرتاب، ژل سوختي آتش گرفته و به اطراف پراکنده مي شود و همراه با آن حجم زيادي از آتش توليد مي شود که مهار آن بسيار سخت و ناممکن خواهد بود.
کوکتل مولوتف را مي توان براي مدت هاي طولاني نگهداري کرد و از اين نظر سلاح بي خطري به حساب مي آيد.

- توجه داشته باشيد در کوکتل مولوتف هايي که تنها از بنزين براي تهيه ماده سوختي استفاده مي شود، بنزين با شدت و حرارت زيادي مي سوزد اما شعله آن دوام زيادي ندارد و به سرعت فروکش مي کند. در نوع پيشرفته کوکتل مولوتف، به جاي سوخت معمولي، از ناپالم استفاده مي شود. از نظر تئوري ناپالم به ماده غليظي گفته مي شود که خاصيت اشتعال دارد.

ناپالم را به روش هاي زير مي توان درست کرد:
1- مخلوط بنزين و روغن موتور
2- مخلوط بنزين و صابون مايع يا مايع ظرفشويي
3- مخلوط بنزين و پارافين
4- مخلوط بنزين و قير
5- مخلوط بنزين و استايروفوم (يونوليت)
6- مخلوط بنزين و چسب (سيريش يا چسب آهن)
*(منظور از مخلوط: به نسبت مساوي يا 60 به 40)

"کوکتل مولوتف ناپالم" با "کوکتل مولوتف بنزيني" تفاوتي از نظر ساخت ندارد. اما دوام شعله "کوکتل مولوتف ناپالم" بسيار بيشتر است و به علت خاصيت چسبندگي و غلظت زياد ناپالم، خاموش کردن آن بسيار مشکل مي باشد.

توجه: اگر هنگام آتش زدن پارچه سر بطري، ماده سوختي داخل بطري به آتش برسد امكان انفجار بطري وجود دارد. در زمان آتش زدن آن و نيز زمان پرتاب کردن آن دقت کنيد. بهتر است اگر مي خواهيد از اين اسلحه براي مقابله با نيروهاي مزدور سرکوبگر استفاده کنيد از قبل در محلي امن براي پرتاب آن تمرين کنيد تا هنگام نبرد دچار مشکل نشويد.

- توصيه يک کوکتل مولوتف ساز بنزين و روغن موتوري در يک وبلاگ:
"براي نتيجه بهتر حتما بنزين و روغن موتور را با هم مخلوط کنيد، مثلا براي يک ليتر سوخت کوکتل مولوتف تقريبا 600 سي سي بنزين و 400 سي سي روغن موتور را با هم قاطي کنيد."

- ساخت يک نمونه قدرتمند از کوکتل مولوتف ناپالم:

ترکيب 20% تينر با 20% يونوليت با 60% بنزين. مخلوط مزبور بايد حتماً به‌ دور از آتش تهيه و بعد از ترکيبات مزبور، مشابه با غلظت عسل خوراکي درآيد تا خاصيت عمل کنندگي مناسب را داشته باشد.



تصاويري از نحوه پرتاب کوکتل مولوتف:

پرتاب ترک موتور در حين حرکت

پرتاب با دستکش



آشفته کردن اوضاع گاردي ها با کوکتل مولوتف در کشورهاي اروپايي:


منبع : ارتش سبز آزادی بخش ایران



موتورسوارن چماق دار و خودروهاي ضد شورش رژيم، از نوع تقويت شده هستند و به سختي مي توان با پاي پياده و دويدن از آنها گريخت. ولي مي شود با روش هاي ابتکاري آنها را سرنگون کرد و به دام انداخت!!

1- ريختن روغن موتور يا روغن سوخته ماشين بر روي سطح آسفالت خيابان باعث ليز شدن خيابان شده و اين موتورسواران هنگام عبور از اين سطح ليز کنترل خود را از دست مي دهند و بدين ترتيب احتمال زمين خوردن آنها بالا مي رود. پس از زمين خوردن آنها بايد به سرعت به سمت آنها حمله ور شد و آنها را خلع سلاح کرد.

2- ترکيب مقداري روغن با بنزين يا گازوئيل و سپس ريختن آن بر کف خيابان و سپس آتش زدن آن.

3- بستن عرض خيابان با زنجير يا طناب مقاوم، و سپس بالا آوردن آن هنگام نزديکي چماقداران بي شرف حکومت باعث واژگوني آنها خواهد شد. سپس آنها مزه چماقدار بودن رژيم را در زير دندان هاي خود حس خواهند کرد!

4- وارد کردن ضربه محکم و برق آسا با کف دست به آنها و سپس حمله گروهي به سمتشان و خلع سلاح کردنشان. دقت کنيد ضربه اوليه بايد بي نهايت محکم وارد شود تا سبب از بين رفتن تعادل آنها شده و واژگون شوند. سپس بلافاصله بايد چند نفري بر روي آنها بيافتيد و امکان عکس العمل نشان دادن را از آنها بگيريد و خلع سلاحشان کنيد.

5- حمله از پشت سر به آنها و قلاب کردن دست در زير گلوي فرد دوم و کشيدن آن به سمت زمين به طور معکوس. در اين روش فرد پشتي نشسته بر روي موتور خودش هم سر در نخواهد آورد که چگونه کله پا شده است!

6- تور! انداختن چيزي شبيه تور ماهيگيري بر سر آنها نيز مي تواند به عنوان يک راه حل در مقابل آنها مطرح باشد.

7- روش ديگر براي آسيب رساندن به اين موتورسواران استفاده از کوچولوي قدرتمند "
کوکتل مولوتف" (بمب دستي آتش زا) مي باشد.


اما چگونه با آنها مقابله کنيم؟
تنها روشي که مي توان اين بي شرفان مزدور را به زانو در آورد حمله دسته جمعي و برق آسا به سمت آنهاست. مثلا زمانيکه آنها 5 نفري در حال تخريب يک ماشين در کنار خيابان هستند؛ يکباره 20 نفر از ما به سمت آنها حمله برق آسا و کوبنده کند، ولو با دست خالي...
اين مطمئنا تنها راه برخورد با آنها است. در غير اينصورت به هيچ وجه نبايست با آنها درگير شد. چون اين وحشيان کوچکترين بويي از انسانيت نبرده اند و شما را مطمئنا به بدترين شکل ممکن مورد ضرب و شتم قرار خواهند داد.
تنها راه مقابله با آنها همان هجوم برق آساي گروهي به سمت آنها و ضربه زدن به قسمت هاي حساس بدن آنها مي باشد. اينها را بايست به اشد مجازات رساند. ترحم بر اين حرامزادگان؛ ستمکاريست بر جوانان و زنان بي دفاع. هر يک نفر از اينها را اگر بتوانيم به سزاي اعمالشان برسانيم آينده بهتري را براي سرزمين خود رقم خواهيم زد. منتها زمانيکه که تعداد ما بيشتر از آنها باشد.
بنابراين از هم اکنون گروه ضربت خود را تشکيل دهيد و درباره به زير کشيدن اين جانيان با هم بحث و تبادل نظر کنيد و روشهاي ابتکاري جديد را پيدا کنيد.

- اولين نکته در مبارزه با اينها اين است که بايست دل شير داشته باشيد و به هيچ وجه نترسيد؛ به هيچ وجه... ترس شما همانا و غلبه آنها بر شما همانا!
- دومين نکته هم اين که به هيچ وجه تنهايي و در يک اجتماع کم تعداد به آنها حمله نکنيد. بلکه زماني که حداقل جمعيت شما 3 برابر تعداد آنها بود نقشه ادب کردن آنها را به مرحله اجرا در آوريد.

اگر موتورسوار حکومتي را گير انداختيم با او چه کار کنيم؟
1- ابتدا وي را خلع سلاح کنيد.
2- سپس تمام قسمتهاي بدن او را خوب بگرديد تا مطمئن شويد خلع سلاح شده است. دور بازو، دور ران، دور زانو، اطراف باسن، دور مچ دست و مچ پا، پشت کمر، دور قفسه سينه و خلاصه همه جاي بدنش را به خوبي بگرديد تا مطمئن شويد اسلحه گرم يا سرد ديگري ندارد.
3- موتور چماقدار را با بنزين خودش آتش بزنيد! براي اين منظور درب باک موتور را باز کرده و بنزين آن را در اطراف و روي موتور بريزيد و سپس با فندک يا کبريت آن را آتش بزنيد. حواستان باشد بنزين زياد در باک انباشته نشده باشد تا انفجار مهيبي رخ ندهد و به خودتان آسيبي وارد نشود. بنزين باک را کاملا روي زمين و روي موتور خالي کنيد و سپس آنرا آتش بزنيد.
4- بيسيم او را براي خود برداريد. مراقب باشيد که بي سيم را تنها در جاهاي عمومي شلوغ روشن کنيد. چرا که احيانا موقعيت مکاني شما با بيسيم روشن قابل ردگيري است. به هيچ وجه آن را در منزل خود، دوست و آشنا و کلا در محله خودتان روشن نکنيد. باطري هاي آن را در بياوريد تا مطمئن باشيد که کار نمي کند. فقط مواقع درگيري ها توي خيابان شلوغ آن را درآورده، باطري هايش را وصل کنيد و به مکالمات آنها گوش دهيد. شايد نکته مهمي به دست آورديد! با يک ضبط کننده ديجيتالي صدا هم ميشه صداي مکالمات بيسيم اونها را ضبط کرد و روي اينترنت منتشر کرد!
5- از فرد دستگير شده عکس و فيلم بگيريد. البته با نشان دادن کارت شناسايي همراهش در فيلم و عکس. مثلا از او بخواهيد با دست علامت V نشان بدهد و از او فيلم و عکس بگيريد و کارهاي بامزه انرژي زاي اينچنيني! حتما فيلمها و عکس هاي خود را بر روي اينترنت منتشر کنيد.
6- در صورتي که بر خشم خود مسلط هستيد مي توانيد وي را آزاد کنيد. ما که مثل اونها نيستيم!

اين ويدئوي بسيار تحسين برانگيز را ببينيد تا مشاهده کنيد که چگونه تهراني ها موتورهاي موتورسواران بسيجي را به آتش مي کشند:

توجه کنيد: بسياري از کساني که مورد حمله اين وحشي ها واقع شده اند اصلا فکرش را هم نمي کردند که اين افراد آنها را هم مورد ضرب و شتم قرار دهند! ولي از آنجايي که خوشبختانه حکومت اسلامي سياستش مانند ديانتش است و همه چيز آن با بي شرفي پيوند خورده است، لذا شما بايست آمادگي مواجه با هرگونه برخوردي را داشته باشيد. بنابراين اگر خود را براي مقابله با اينها آماده نکنيد ممکن است فردا روز هنگام راه رفتن با دوستانتان در حين رفتن به سينما فرضا، مورد حمله اين حيوانات قرار گرفته و از جانب آنها مصدوم شويد. بنابراين خود و دوستانتان را براي مقابله با اين وحشي صفتان آماده کنيد.


منبع : ارتش سبز آزادی بخش ایران