خواست شیرین مان***آزادی این جان مان

راه بزرگان مان********امید ایران مان

اجرا باید گردد

زندانی سیاسی******وطن پرست نامی

محکوم به عشق ذاتی**از زیر ظلم جاری

آزاد باید گردد

جمهوری اسلامی********عمامۀ جنائی

دشمن هر صدائی******باعث این تباهی

پایان باید گردد

حکومت ایرانی*******شکوه کهکشانی

با عشقُ مهربانی******بجای این ویرانی

آغاز باید گردد

ولایت فقیهان********طناب دار دیوان

گلولۀ ناکسان*********قتل تمام یاران

محکوم باید گردد

قاتل هر با وطن*****سکوت هر بی وطن

قانون فقهُ بُرهان******به نفع دیوُ ددان

پاکوب باید گردد

چاقوی نامردیش******شکنجۀ فردیش

چماق بدست قلدر******ناکس بی تحمّل

جاروب باید گردد

چهرۀ درد پیران*******اعتیاد هر جوان

زنجیرپای مردان******حجاب روی زنان

مختوم باید گردد

کودک خرد نُه سال*****ز دام آن کُهنسال

کوچک عروس نالان***ز دست آن ناکسان

رها باید گردد

رفتار این پلیدان******شکنجۀ وحشیان

کُشتن آن دلیران*****ز خاک پاک ایران

معدوم باید گردد

جمهوری اسلامی****بی امنیُ ویرانی

بر ضدّ هر ایرانی ****تا روز دار فانی

تعطیل باید گردد

حکومت ایرانی********مظهر مهربانی

طلوع جاودانی*******بجای بی سامانی

تشکیل باید گردد

صدای کودکانش*****خندان باید گردد

صورت بانوانش*****همره دخترانش

شاداب باید گردد

اشک چشم مادران**شور دل خواهران

غصهُ درد پدر*******زخم دل برادر

مرحم باید گردد

حسرتُ رنج خویشان***خون دل عزیزان

گریۀ آن مریدان*****ز دست این دشمنان

اتمام باید گرد

شعار دانشگران*****فریاد زحمتکشان

علیه این خائنان*****گوشۀ هر شهرمان

طوفان خواهد گردد

شورش این جوانان***با کودکانُ پیران

علیه جهل دیوان*****برای صبح ایران

غوغا خواهد گردد

پرچم آزادیش******ز جنبش ملی اش

کاوۀ آهنگران******سمبل ایرانیان

ظاهر خواهد گردد

ارتش با شکوهش***همره تانکُ توپش

به همت سربازان****برای حفظ ایران

جوشان خواهد گردد

حکومت خبیثان*****آدمکشان جانیان

زیر نقاب ایمان*****ز تارُ پود ایران

نابود خواهد گردد

ظلمُ جور قاتلان******سالاری غریبان

ولایت رجیمان*****در زیر خاک ایران

مدفون خواهد گردد

در کشور آریان*****بار دگر چو پیشان

شمشیرُ شیر ایران**خورشید پُر فروزان

نوران خواهد گردد