ركورددار فرار از ۶۳۸ سوء قصد مختلف است به طوریكه در ۲۰ مكان مختلف جابه جا می‌شد كمتر كسی می‌دانست كه وی كجا می‌خوابد، علاقه زیادی به غواصی در آبهای كارائیب داشت و طی ۴۷ سال در مستند قدرت بودن سخنرانی‌هایی كمتر از چهار پنج ساعت تا ده یازده ساعت نداشت، شوخ طبع و پرطنز بود‌. دسته‌ای از او به عنوان مبارز و مرد انقلاب و قدرت یاد می‌كنند كه مرگش آنها را متاثر می‌كند اما دسته‌ای دیگر مرگ او را پایانی بر دیكتاتوری حاكم بر كوبا می‌دانند. فیدل كاسترو در استان "اورینته" در شرق كوبا به دنیا آمد. خانواده از او اسپانیایی‌هایی بودند كه به امید آینده‌ای بهتر به كوبا مهاجرت كرده بودند و پدرش با سرمایه‌گذاری در خط آهن كوبا به كار نقل و انتقال شكر در كوبا مشغول شد و از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود. وی در مدارس كاتولیك درس خواند و در شهر سانتیاگوی كوبا تحصیلات خود را به پایان رساند. در سال ۱۹۴۷ و در زمان دانشجویی به یك فعال سیاسی تبدیل شد و در اقدام سیاسی تبعیدشدگان دومینیكن برای سرنگونی دیكتاتور دومینیكن به نام "رافائل تروجیلو" شركت فعال داشت و سال بعد در شورش‌های مناطق و حومه شهر بوگوتا در كلمبیا شركت كرد.
مهم ترین خصلت سیاسی فیدل در آن زمان عقاید و نظرات ضد آمریكایی او بود، هرچند هنوز با نام یك ماركسیست از او یاد نمی‌شد. در سال ۱۹۵۱ فیدل به عضویت حزب اصلاح طلب ارتدوكس درآمد و از طرف حزب خود وارد انتخابات برای حضور در مجلس عوام شد. درست پیش از انتخابات ژنرال "فولجنیكو باتیستا" طی یك كودتای خونین قدرت را در دست گرفت. بسیاری از گروه‌های سیاسی كوبا برای مخالفت و براندازی دیكتاتوری باتیستا بسیج شدند كه در این میان فیدل رهبری ۱۶۰ شورشی را بر عهده داشت. محاسبات كاسترو در این شورش درست از كار درنیامد.

فیدل و یارانش دستگیر و به جرم اقدام براندازانه علیه حكومت كوبا محاكمه شدند. در مدت دادگاه خود مدام اصرار داشت ثابت كند كه برای كمك به برقراری دموكراسی چنین اقدامی انجام داده ولی با این حال مجرم شناخته و به ۱۵ سال زندان محكوم شد. دو سال بعد، باتیستا كه قدرت خود را امن و مطمئن می دید دستور عفو عمومی داد و زندانیان سیاسی از جمله فیدل كاسترو از زندان آزاد شدند. كاسترو به همراه برادرش "رائول" به مكزیك رفتند و جنبش ۲۶ جولای را به راه انداختند و به همراه "ارنستو چه گوارا" انقلابی آرژانتینی، ارتش انقلاب را سازماندهی و شروع به عضوگیری كردند. در دوم دسامبر سال ۱۹۵۶ فیدل و ۸۱ مرد مسلح در ساحل كوبا پیاده شدند. به غیر از كاسترو، چه‌گوارا و رائول به همراه ۹ نفر دیگر، بقیه كشته یا دستگیر شدند و فیدل و دیگران به كوه‌های "سیراماسترا" رفته و عملیات جنگ نامنظم را از آنجا ادامه دادند. داوطلبان زیادی از سرتاسر كوبا به آنها پیوستند و پیروزی‌هایی نیز نصیب كاسترو در برابر ارتش فاقد اخلاق باتیستا شد.

دهقانان و طبقه فقرا از كاسترو حمایت می كردند و فیدل به آنها قول اصلاحات ارضی داده بود. در حالی كه آمریكا از باتیستا حمایت می‌كرد و نیروهای دولتی با كمك های آمریكا مواضع انقلابی ها را بمباران سنگین می كردند. اواسط سال ۱۹۵۸ مخالفان زیادی به جنبش مبارزه با باتیستا پیوستند و آمریكا كمك‌های نظامی خود به باتیستا را لغو كرد. در ماه دسامبر نیروهای جنبش ۲۶ جولای به رهبری چه گوارا به شهر "سانتاكلارا" حمله كرده و شكست سنگینی به نیروهای باتیستا دادند. در اول ژانویه ۱۹۵۹ نیروهای ۳۰ هزار نفری چه گوارا دولت كوبا را در اختیار گرفتند. دیگر فعالان سیاسی از حمایت مردمی برخوردار نبودند و در عوض كاسترو محبوب مردم بود. در ۱۶ فوریه همان سال فیدل به عنوان نخست وزیر دولت جدید سوگند یاد كرد. بلافاصله ایالات متحده آمریكا اعلام كرد دیكتاتوری در كوبا برقرار شده و خصومت خود را آغاز كرد. كاسترو اصلاحات خود را اجرا كرد و با ملی كردن منافع و دارایی های آمریكا در كوبا، حكومت سوسیالیست خود را آغاز كرد.

بسیاری از ثروتمندان كوبا به آمریكا گریختند تا به كمك سیا دولت كاسترو را سرنگون كنند. در آوریل ۱۹۶۱ فراریان كوبا با كمك سیا عملیات "خلیج خوك‌ها" را اجرا كردند كه شكست سختی به همراه داشت. اتحاد جماهیر شوروی اعلام كرد علیه آمریكا وارد جنگ خواهد شد و در سال ۱۹۶۲ موشك‌های هسته‌ای خود را در كوبا مستقر كرد. بعد از اطلاع آمریكا از این اقدام شوروی، مناقشه دو ابرقدرت ادامه پیدا كرد تا اینكه آمریكا تعهد كرد به كوبا حمله نكند و در مقابل شوروی، كلاهك‌های هسته‌ای خود را از كوبا خارج كرد. مخالفان كاسترو از همان ابتدا در یك نكته اتفاق نظر داشتند، اینكه این انقلاب وابسته به شخص كاسترو است و اگر او نباشد انقلاب خیلی زود شكست خواهد خورد. با همین تحلیل از اولین روزهای به قدرت رسیدن كاسترو، نقشه‌های مختلفی برای ترور او طراحی و اجرا شد. شاید معروف ترین تلاش برای ترور كاسترو همان سیگار برگ معروف باشد. سیگار برگی كه دانشمندان سازمان سیا ساخته بودند و به جای تنباكو از مواد منفجره پر شده و قرار بود در صورت كاسترو منفجر شود. تیم محافظان كاسترو این طرح را هم مثل خیلی طرح‌های دیگر كشف و خنثی كردند. اما سیگار برگ انفجاری تنها یكی از نقشه های ترور بود.

نقشه‌هایی كه "فابیان اسكالانته" رئیس سابق سرویس‌های امنیتی كوبا تعداد آنها را ۶۳۸ مورد ذكر كرده است. برای همین است كه خیلی‌ها عقیده دارند نام فیدل كاسترو باید از نظر تعداد دفعاتی كه به جانش سوء قصد شده، در كتاب ركوردها ثبت شود. فیدل كاسترو، در وصیت‌نامه‌ی سیاسی خود چنین بیان می‌كند: "انقلاب كوبا دسترنج یك نفر نیست و نمی‌تواند هم باشد. این انقلاب حاصل قهرمانی‌های یك خلق تسلیم‌ ناپذیر است. میلیون‌ها كوبایی آماده‌اند از این انقلاب تا آخرین قطره‌ خون به دفاع برخیزند. هیچ نیرویی در جهان قادر نخواهد بود مقاومت ما را در هم بشكند و استقلال ما را نابود سازد. در كوبا سوسیالیسم و از همه بیشتر سوسیالیسم، ماندگار خواهد بود."

لازم بذکر است ، تا قبل از اینکه رائول کاسترو ( برادر فیدل ) قدرت را در دست بگیرد داشتن تلفن همراه و کامپیوتر و اینترنت و ماهواره در کوبا ممنوع بود و برای دارندگان آنها مجازاتهای شدیدی وضع شده بود ( که با کناره گیری فیدل کاسترو از قدرت اندکی از این محدودیتها برداشته شد ولی حکومت همچنان جلوی گردش آزاد اطلاعات را میگیرد ). همچنین در کوبا روزنامه آزاد وجود ندارد و همه نشریات حقوق بگیر و تابع دولت هستند و اکثر روزنامه نگاران آزاد اندیش یا در زندان هستند و یا به سایر کشورها مهاجرت کرده اند . مردم کوبا یکی از فقیر ترین مردمان در آمریکای لاتین هستند ( درآمد روزانه آنها کمتر از دو دلار است ) و اگر کمکهای بین المللی نباشد بسیاری از آنها از گرسنگی خواهند مرد .