پیشگفتار

کودتای 25 و 28 مرداد 1332، در نوع خود، اولین کودتایی بود که با مداخله ی مستقیم و علنی دو دولت خارجی، برای سرنگون کردن یک دولت ملّی، با همکاری محمدرضا پهلوی و عده ای از ایرانیان طرفدار شاه انجام گرفت. حرکتی که جبهه ی ملی به رهبری دکتر مصدق به وجود آورد، آسایش و راحتی را از صاحبان سرمایه و سلطه گران بین المللی سلب کرد و آنان را به وحشت انداخت؛ که همین وحشت بود که از ابتدای امر هر روز به گونه ای، دامی بر سر راه نهضت ملی ایران گشودند و به هر مناسبتی جهت نابودی رهبر نهضت ـ دکتر مصدق ـ توطئه ای می کردند. کودتای 28 مرداد در ایران که با حمایت مالی آمریکا صورت گرفت، حکومت دکتر مصدق را که یک رژیم دموکرات منش و مردمی بود را برانداخت و رژیم دیکتاتوری جایگزین آن، همه ی فعالیتهای سیاسی جامعه را سرکوب کرد.

تعریف کودتا:

در تعریف کودتا باید گفت که کودتا از دو واژه coup به معنای براندازی و Detat به معنای دولت در زبان فرانسه گرفته شده است. کودتا، تغییر ناگهانی نظام حکومتی یک کشور به دست مقامات ارتشی یا دولتی معنی شده که طی آن، افرادی از دستگاه دولت یا از طبقه ی حاکم، قدرت را در دست می گیرند. این واژه بیش از سیصد سال است که در فرهنگ سیاسی جهان به کار می رود1. چون کودتا توسط برخی از افراد نظام حکومتی انجام می گیرد با انقلاب تفاوت دارد و نباید آنان را در یک معنی به کار برد. زیرا انقلاب عبارت است از: قیام و خیزش گسترده عمومی بر علیه دولت و نظام حکومتی که به تحولات و دگرگونی های بنیادی توسط مردم منجر می شود2. مسئله ی دیگر این است که انقلاب حتماً باید به پیروزی ختم شود در حالی که کودتا گاهی با شکست رو به رو می شود.

سخنی پیرامون دکتر مصدق:

لازم است که قبل از بررسی کودتای 28 مرداد 1332 علیه دولت مصدق ابتدا پیرامون شخصیت وی توضیحاتی داده شود. دکتر محمد مصدق در 29 اردیبهشت 1261 ه‍.ش در تهران متولد شد. پدرش میرزا هدایت آشتیانی، وزیر دفتر استیفا در دوران ناصری و از رجال تجدد طلب و پیروان میرزا تقی خان امیر کبیر و مادرش ملک تاج خانم نجم السلطنه بنیان گذار بیمارستان نجمیه تهران و از نواده عباس میرزا ولیعهد بهادر قاجار بود3. مصدق پس از تحصیلات مقدماتی به دنبال مرگ پدر (1271ش) بعد از چند سال اشتغال به شغل پدری، به منظور تحصیل علوم جدید وارد مدرسه علوم سیاسی شد. وی در دوره اول مجلس به نمایندگی از سوی مردم اصفهان انتخاب شد اما به دلیل آنکه کمتر از 30 سال داشت از ورود آن به مجلس جلوگیری کردند. او برای تکمیل تحصیلات به سوئیس رفت و دکترای حقوق خود را دریافت داشت. در سال 1296 به معاونت وزارت مالیه و در کابینه ی مشیر الدوله به سمت وزیر دادگستری و بعداً به سمت والی فارس منصوب گردید و تا سوم اسفند 1299 (کودتای سید ضیاء) در این شغل باقی بود. در 22 مهر 1328 جبهه ملی را به کمک عده ای از آزادیخواهان تشکیل داد و با ابطال انتخابات در انتخابات بعدی به عنوان نماینه اول تهران قدم به مجلس گذارد و قانون ملی شدن صنعت نفت را در 24 اسفند 1329 از مجلس گذرانید4.

پس از اعدام رزم آرا، نخست وزیری به حسین علاء رسید. اما او پس از چند وقت استعفا داد و دکتر مصدق به عنوان نخست وزیری رسید. وی در 12، اردیبهشت، کابینه ی خود را به مجلس معرفی کرد و برنامه اصلی خود را بیان نمود:1- اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت 2- اجرای اصلاحات انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداریها.در رابطه با بند اول انگلیس به شورای امنیت شکایت کرد و مصدق نیز در 23 مهر ماه در شورای امنیت حاضر گردید و از حقانیت ایران و نهضت ملی ایران دفاع کرد. در سال 1331، مصدق به دلیل این که نمی تواند کابینه ی خود را طبق خواسته ی خود انتخاب کند استعفا داد و قوام به نخست وزیری رسید که پس از چند روز مجبور به استعفا گردید و مصدق دوباره به نخست وزیری رسید. او وزارت جنگ را نیز بر عهده گرفت. با همه ی این بیانات، حکومت ملی مصدق پس از 28 ماه طی کودتایی توسط سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا (سیا) و انگلستان در 28 مرداد 1332، سقوط کرد5. سرانجام دکتر مصدق که در واقعه ی 28 مرداد به خانه ی مهندس معظمی پناه برده و از آنجا خود را به دولت وقت (زاهدی) تسلیم کرد، در دادگاه نظامی محاکمه و به 3 سال حبس محکوم گردید و پس از پایان دوران حبس به احمدآباد ملک شخصی خود منتقل شد و در سن 84 سالگی در بیمارستان نجمیه، موقوفه مادر خود در صبح روز یک شنبه 14 اسفند 1345 به علت بیماری سرطان در گذشت و در احمد آباد به خاک سپرده شد.6

علل کودتا علیه دولت مصدق:

اقدامات دولت مصدق که یک دولت ملی به شمار می رفت، سبب دشمنی دولتهای بزرگی چون انگلیس و آمریکا گردید. یکی از دلایل مخالفت انگلیس با دولت مصدق و تصمیم بر سرنگونی وی، ملی شدن صنعت نفت توسط تلاشهای دکتر مصدق بود. زیرا «تصویب قانون ملی شدن نفت، موجب درگیری مستقیم مصدق، با دولت بریتانیا گردید. انگلیسی ها، 50 درصد از سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را مالک بودند و نمی خواستند ملی شدن را به طور کامل بپذیرند.7» بر این اساس ملی شدن نفت ایران سبب کوتاه شدن دست انگلیس از نفت ایران شد و این خود بر اقتصاد انگلیس تأثیر بسیاری داشته است. چنانکه در این رابطه در آن زمان روزنامه اکونومیست می نویسد: «کمبود درآمد دولت اینروزها درست برابر درآمدی است که از نفت ایران نصیب انگلستان می شده است و ما به سبب بی لیاقتی دو سال است که از آن محرومیم.9»

روزنامه کریسچن ساینس مونیتور، نیز به هنگام سقوط دولت مصدق در یک تفسیر مفصلی می نویسد: «بدون تردید اگر حکومت مصدق سقوط نمی کرد، طی یکی دو ماه آینده حکومت انگلستان ساقط می شد. و دولت بعدی ناگزیر بود نرمش بیشتری با حکومت مصدق نشان دهد تا مسئله ی نفت ایران را به طرز انسانی و دنیا پسند حل کند و انگلستان را از بن بستی که برایش به وجود آمده خارج سازد.»آمریکا نیز دخالت مستقیم در کودتای 28 مرداد 1332 داشت. «غالباً گفته شده است که انگیزه اصلی کودتا بر آن بود که سیاستگران آمریکا، تمایل داشتند شرکت های نفت آمریکایی در کسب بخشی از تولیدات نفت ایران سهیم شوند.10» با آن که نظریه ی استیلای آمریکا بر نفت ایران را نمی توان انکار کرد اما برخی دیگر از جنبه ی منطقی تر، چنین استدلال می نمایند که انگیزه اصلی سیاستگران آمریکایی، در این امر ترس از خطر روی کار آمدن کمونیست ها در ایران بود.11 شاید این طرز تفکر از مسئله ی اشغال آذربایجان ایران توسط شوروی در سالهای اول بعد از جنگ جهانی دوم نشأت گرفته باشد. چرا که این بُرهه از زمان، دوران جنگ سرد می باشد. ایالات متحده آمریکا از زمان آغاز جنگ سرد، ایران را به دلیل موقعیت استراتژیکی میان اتحاد جماهیر شوروی و حوزه های نفتی خلیج فارس متحدی مهم برای غرب می دانست و از جایی که حزب توده در ایران گرایشهای کمونیستی داشت و هم پیمان نزدیک اتحاد شوروی بود؛ بیم داشت که شوروی از طریق این حزب بتواند در دولت مصدق نفوذ کند. زیرا نظام کمونیستی شوروی همانند یک اُختی پوست در حال توسعه و تسلط خود بر جهان بود و این به منزله ی شکست آمریکا در جنگ سرد بود و باید با آن مقابله می شد. از طرف دیگر نیز موقعیت استراتژیکی ایران در جنگ جهانی دوم کاملاً به اثبات رسیده بود.

درباره ی نفوذ کمونیستها در آسیا، در اواسط مرداد ماه 1332، ژنرال آیزنهاور، رئیس جمهور جدید آمریکا نطقی ایراد و در آن اشاره ای به ایران نمود و چنین گفت: «دولت آمریکا برای جلوگیری از توسعه نفوذ کمونیزم در کشورهای آسیائی و از جمله ایران، اقدامات لازم به عمل خواهد آورد و هم اکنون تصمیماتی برای انجام این کار اتخاذ شده است. دیر یا زود راه نفوذ کمونیزم را در آسیا در جائی باید مسدود گردد ما مصمم به این کار هستیم.12» که منظور وی سرنگونی دولت مصدق در کودتای 28 مرداد بود.

طرح کودتا:

آن چه که مسلم است در کودتا دو قدرت بزرگ انگلیس و آمریکا نقش داشتند. اما ملکه ثریا در اقدامی عجیب خود را مبتکر طرح کودتا معرفی می نماید و می گوید: «قضایا را به این صورت تحریف کردند که تماس این عملیات از راه دور و توسط «سیا» هدایت می شده است. به عقیده ی من، مطلقاً این طور نبود و اگر مجسّم کنید بُرد و باخت بر سر چه بوده است، با من هم عقیده می شوید که عجیب نیست اگر آمریکایی ها هم مانند روسها به کشوری مأمور بفرستند. اما اصل قضیه ی اقدام علیه شخص مصدق جنبه ی کاملاً ایرانی داشت و مبتکر آن نیز من بودم.13» ملکه ثریا در این نظریه نقش ابرقدرتها را هیچ پنداشته است و سعی در نمایاندن خود به عنوان قهرمان کودتا علیه مصدق دارد و طوری وانمود می کند که از نقشه های آمریکا و انگلیس هیچ اطلاعی ندارد. البته در تحریک محمدرضاشاه برای کودتا علیه مصدق توسط ملکه ثریا هیچ شکی نیست. چراکه او در کتاب کاخ تنهایی می نویسد؛ هنگامی که در رابطه با کودتای علیه مصدق صحبت می کردم، محمدرضا گفت «تنها یک مرد در ایران می تواند برای سرنگون کردن «شیر پیر» به من کمک کند: سرتیپ فضل الله زاهدی.14»

براساس شواهد می توان گفت که «فکر سرنگون کردن دولت مصدق، از طریق کودتا، نخستین بار از طرف دولت انگلستان و شرکت سابق نفت عنوان شد15» فکر براندازی دولت مصدق، حدود 3 ماه پس از تصویب قانون 9 ماده ای اجرای ملی شدن صنعت نفت و به دنبال شکست مأموریت ریچارد استوکس در مرداد 1330، از سوی دولت انگلیس و شرکت سابق نفت مطرح گردید. اما به رغم فشارهای سیاسی و اقتصادی، تهدید به اشغال نظامی آبادان و تأسیسات نفت جنوب ایران و هم چنین تلاشهای غیر مستقیم و تشویق مخالفان در مجلسین شورا و سنا تا دو سال به نتیجه نرسید.16 در سوم فوریه 1953 (14 بهمن 1331) چند تن از مقامات بلند پایه انگلیسی و آمریکایی به بررسی اوضاع ایران پرداختند و در اجلاسی که بدین منظور تشکیل گردید، تصمیم گرفته شد برای براندازی مصدق، و روی کار آوردن زاهدی طرحی تهیه کنند. رهبری این عملیات که نام رمز آن آجاکس بود، به عهده کرمیت روزولت محول شد. در طول ماههای بعد روزولت چندین بار به ایران برای تدارک کودتا سفر کرد و در اواسط ژوئن (اواخر خرداد 1332) برای ادامه بحث درباره ی طرح کودتا به لندن پرواز کرد و سرانجام روز 25 ژوئن 1953 (4 تیر 1332) طرح کودتا به تصویب نهایی وزارت خارجه ایالات متحده رسید.17 «عملیات چکمه اصطلاح انگلیسی و عملیات آژاکس عبارت آمریکایی مربوط به این طرح ضد مصدقی بود.18»

در این طرح، کودتا می بایست به وسیله ی کسی که در نیروهای مسلح کشور نفوذ و هوادار داشته باشد صورت گیرد. و زاهدی چنان کسی بود. سفیر آمریکا در 9 خرداد 1332 در یک ملاقات پنهانی با شاه که هشتاد دقیقه طول کشید، پیام چرچیل را به او رسانید و گفت که بریتانیا و آمریکا از نخست وزیری حمایت خواهند کرد و از او هم می خواهند که از زاهدی حمایت کند و قول گرفت که شاه نظر خود را در نیمه ی راه عوض نکند.19 زیرا از نظر انگلیسی ها و آمریکایی ها «زاهدی در مقابل دیگر نامزدهای بالقوه از چنان توان و شهامتی برخوردار است که ارزش حمایت را دارد.20»

طرح کودتا، شامل چهار بخش عمده بود: نخست باید توان و مقدورات تبلیغاتی و سیاسی علیه مصدق به کار گرفته شود. دوم؛ سران مخالف مصدق باید به تحصن در مجلس تشویق شوند تا با ایجاد اغتشاش، بر تنش و آشفتگی موجود افزوده گردد. سوم؛ چون با شاه در مورد کودتا مشورت نشده؛ می بایست موافقت وی با عزل مصدق و انتصاب زاهدی به نخست وزیری کسب شود. چهارم؛ جلب پشتیبانی افسران رده بالا در ارتش تأمین گردد.21 این طرح هم چنین مشتمل بر دو جزء بود: جزئی متکی بر یک سازمان شهری که در اختیار برادران رشیدیان قرار داشت و جزء دیگر متکی بر همکاری چند تن از سران عشایر جنوب.22 «افسران ارشد ارتش و شهربانی، وکلای مجلس شورا وسناتورها، ملاها، بازرگانان، سردبیران و روزنامه ها، سیاست پیشگان سابقه دار و نیز سردمداران اوباش در سازمان شهری جای داشتند و قرار بود که این سازمان با استفاده از حمایت شاه ـ و حتی بدون آن ـ کنترل تهران را به دست گیرد و دکتر مصدق و وزیران او را بازداشت کند.23»

از نظر ارتشبد حسین فردوست کودتای 28 مرداد به شرح زیر بود:1-در نقاط مختلف شهر که دقیقا مشخص شده بود جمعیتهایی تشکیل شود.2-هر یک از این جمعیتها در مسیر تعیین شده به مقصد خیابان شاه ـ نادری طوری حرکت کند که همزمان به مقصد برسند.3- باشگاههای ورزشی، مانند باشگاه تاج نیز طوری حرکت کند که همزمان به مقصد برسند.4-شعارهای کلیه جمعیتها سلطنت محمدرضا و امثال آن باشد.5-سپس افراد گارد جاویدان به جمعیت بپیوندند.6-یک گروههان تانک آماده تیراندازی با توپ و مسلسل به جمعیت بپیوندند.7-جمعیتهای فوق پس از پیوستن به هم با شعارهای طرفداری از شاه خانه ی مصدق را محاصره و او را دستگیر کنند.8-واحدهای نظامی کوچک ایستگاه رادیو را تصرف کنند.9-زاهدی در مقر نخست وزیری مستقر شود و سپس از محمدرضا شاه درخواست مراجعت به ایران کند.24

مجریان کودتا:

یکی دیگر از مواردی که پیرامون کودتای 28 مرداد 1332، باید مورد بررسی قرار گیرد این است که نخست توطئه گران و مجریان اصلی و تراز اول را در عملیات کودتا بشناسیم و از نقشی که هر یک در این کار به عهده داشته اند آگاه شویم. این افراد که تا کنون شناخته شده اند به چهار گروه تقسیم می شوند؛ «گروه اول که با سیاوMI-6 و شخص کرمیت روزولت فرمانده کودتا مستقیماً ارتباط داشته اند عبارتند از: محمدرضا شاه پهلوی ـ برادران رشیدیان‌ ـ سرلشکر فضل الله زاهدی، اردشیر زاهدی ـ ارنست پرون (سویسی) ـ سرتیپ هدایت الله گیلانشاه ـ نصر الله انتظام ـ اشرف پهلوی ـ سرهنگ عباس فرزانگان ـ سرهنگ نعمت الله نصیری.25»گروه دوم نظامیانی هستند که با جو ـ گودوین یکی از معاونان کرمیت روزولت و یا از طریق فضل الله و اردشیر زاهدی، با عوامل سیا یا MI-6 مربوط بوده اند و عبارتند از: سرلشکر حسن ارفع، سرتیپ نادر باتمانقلیچ، سرتیپ محمد دفتری، سرتیپ فرهاد دادستان، سرهنگ تیمور بختیار و ... .26گروه سوم، افسرانی بودند که با افراد گروه اول یا دوم ارتباط داشتند و یا به نحوی در عملیات کودتای 28 مرداد مشارکت کرده اند که تعدادی از آنها عبارتند از: سرهنگ امیرقلی ضرغام، سرهنگ مجیدی، سرتیپ تقی زاده، سرتیپ زنگنه، سرگرد حسین فردوست.27

گروه چهارم، نظامیانی هستند که در پادگانهای تهران یا شهرستانها با کودتاچیان ارتباط داشته اند. مانند: سرتیپ اسماعیل ریاحی، سرهنگ ولی الله قرنی، سرهنگ علی خواجه نوری، ستوان یک پیاده غفاری، ستوان یک پیاده وکیلی، سرهنگ دو توپخانه مرعشی.28

فردوست که خود جزء گروه سوم مجریان کودتا است می گوید: از مهمترین عناصر کودتا برادران رشیدیان (سیف الله، قدرت الله، اسد الله) بودند. پدر آنها از مأموران سفارت انگلیس بود و هر 3 پسر خود را نیز مأمور انگلیسی ها کرد. نقش برادران رشیدیان در کودتا این بود که دستجات غیر نظامی و اصناف را به خیابانها بریزند.29 «طبق اسناد موجود، برادران رشیدیان در نوامبر 1951/ آبان 1330 توسط MI-6 در اختیار «سیا» قرار گرفتند تا نقش مهمی را در عملیات انگلیسی آمریکایی کودتا ایفاء کنند.30» همکاری محمدرضا شاه با جاسوسان انگلیسی و آمریکایی، یکی از عوامل مهم موفقیت در اجرای کودتا بود. کرمیت روزولت در این مورد به اعضای‌ کمیسیون خاطر نشان می کند که، «اتحاد و هم بستگی بین شاه و انگلستان و آمریکا ضامن موفقیت در عملیات آینده آنهاست».31 محمدرضا پهلوی نیز در آخرین کتاب خود ـ پاسخ به تاریخ ـ اعتراف می کند که: «در اوت 1953 [مرداد 1332] پس از کسب اطمینان نسبت به حمایت بی دریغ آمریکا و انگلیس ـ که سرانجام توانسته بودند سیاست مشترکی در پیش بگیرند ـ و بعد از مطرح کردن قضیه با دوستم «کرمیت رزولت» (مأمور ویژه سازمان سیا)، تصمیم گرفتم رأساً وارد عمل شوم.»32 البته قبل از آن شاه به دلیل عدم اعتماد به انگلیس با اجرای کودتا مخالف بود.

یکی دیگر از عوامل پرزیدنت آیزنهاور بود. او که بیش از پیش از نفوذ شوروی در ایران نگران بود، تصمیم گرفت که با فرستادن رزولت، رئیس سیا به خاورمیانه دست به اقدام بزند. از آن سو چرچیل پیامی برای شاه فرستاد و او را به اقدام علیه مصدق تشویق کرد. شاهدخت اشرف پهلوی نیز که خودسرانه با مجامع آمریکایی ارتباط برقرار کرده بود، از تبعید به تهران و به کاخ برگشت و برادرش را مصرتر ساخت بر این که بایستی خود را از شر «پیر مرد» ـ مصدق ـ خلاص کند.33

یکی دیگر از عوامل موفقیت آمیز کودتا علیه مصدق، اوباشان، چماق به دستان و چاقوکشان زمانه بودند. شعبان جعفری ملقب به شعبان بی مخ سر دسته ی یکی از این گروهها بود. البته او خود را بی گناه می داند و معتقد است که در این قضیه هیچ نقشی نداشته است. جعفری در مصاحبه ای که خانم هما سرشار با وی انجام نموده در جواب سؤال وی که می پرسد؛ بسیاری معتقدند در جریان کودتای 28 مرداد، شعبان جعفری حکومت ملی دکتر مصدق را سرنگون کرد، شاه را برگرداند و در نتیجه اسمتان را گذاشته اند «شعبان تاجبخش» درست است؟می گوید: «اولاً، اگه تو مملکتی که شاه و نخست وزیر و ارتش داشت من کودتا کردم و دولت رو ساقط کردم، اون دولت به درد لای جزر می خورد، دوماً آخه یه چیزی ام هست، اونایی که میگن من با کیم رزولت ملاقات کردم، من که تا ظهر 28 مرداد تو زندان بودم.34»

برخی از نظرات نیز حاکی از دخالت علما در کودتای 28 مرداد دارد. در عملیات کودتای 28 مرداد 1332 و اقداماتی که منجر به سقوط دولت مصدق گردید، چند تن از روحانیون تراز اول مداخله داشته اند. از جمله آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی و سید محمد بهبهانی و شیخ بهاء الدین نوری و شیخ احمد کفائی خراسانی است.35 تیم سیا که از چند کانال به سازماندهی تظاهراتها در 28 مرداد 1332 نظارت داشت، از طریق علما یکی از این کانالها بود. چرا که آنها با دادن پول به آیت الله بهبهانی سعی در متقاعد کردن آیت الله بروجردی توسط بهبهانی برای ایجاد تظاهرات علیه کمونیسم داشتند. البته آیت الله بروجردی چنین فتوایی را صادر نکرد. از طریق برادران رشیدیان نیز با کاشانی رابطه برقرار کرد. آنچه که مسلّم است آیت الله بهبهانی نقش موثری در برپایی این تظاهراتها داشت، زیرا وی نامه هایی به نام حزب توده برای روحانیون نوشت و تهدید کرد که آنان را در خیابان به دار خواهد آویخت.36 البته بعید به نظر می رسد که کاشانی و بهبهانی دانسته و آگاهانه با سیا در امر کودتا علیه مصدق همکاری کرده باشند.

کاتوزیان نیز در این مورد می گوید: «کاشانی و هیئت حاکمة مذهبی کودتای نافرجام 25-24 مرداد را به سکوت برگزار کردند. بهبهانی در سازماندهی جماعت اوباش در کودتای 28 مرداد دست داشت. اخیراً شواهدی از پرده بیرون افتاده است حاکی از آنکه احتمالاً کاشانی از طریق احمد آرامش و دقیقاً به منظور ساقط کردن دولت مصدق از آمریکاییان پول گرفته است.37» اسناد سازمان سیا نشان می دهد که «در زمینه اقدام سیاسی این گونه برنامه ریزی شد که روحانی برجسته تهران، آیت الله بهبهانی به قم فرستاده شود و روحانی بلند پایه، آیت الله بروجردی را تشویق نماید تا فتوایی درباره جهاد علیه کمونیسم صادر کند و همچنین تظاهراتی بزرگ در روز چهارشنبه سازمان داده شود با این مضمون که اکنون برای افسران و سربازان وفادار و مردم، زمان آن فرا رسیده است تا گرد هم آیند و از دین و سلطنت پشتیبانی کنند.38»

کاتوزیان در ادامه بحث نقش علما در کودتا می گوید که: «هنگامی که آیت الله بروجردی «سکوت» ظاهریش را کنار گذاشت و با شوق شعف تمام بازگشت شاه را به کشور خوش آمد گفت، دیگر شکی در باب موضع هیئت حاکمة مذهبی در قبال کودتا باقی نگذاشت.39» به هر حال این اسناد نشان دهنده ی آن است که علما خواسته یا ناخواسته نقش قابل توجهی در سرنگونی دولت مصدق داشته اند.

اجرای کودتا:

کودتا ابتدا می بایست در روز 25 مرداد انجام گیرد که با شکست آن، در روز 28 مرداد انجام شد. برای اجرای کودتا روزولت که به عنوان فرمانده ی کودتا انتخاب شده بود در 28 تیر 1332، از مرز عراق گذشت و با یک گذرنامه ی جعلی به نام جیمز لاکریج وارد ایران شد.40 در آغاز، روز کودتا 19 مرداد یک روز پس از همه پرسی، مقرر شد. اما سپس به روز بعد از آن و سرانجام به اواخر روز 24 مرداد و نخستین ساعتهای 25 مرداد موکول شد. علت این تاخیر، بیشتر به خاطر اکراه مستمر شاه در امضای فرامین بود.41 عزل مصدق و نصب زاهدی به عنوان نخست وزیر. محمدرضا شاه نیز می گوید: روز 13، اوت (22 مرداد 1332) به سرتیپ نعمت الله نصیری (فرمانده گارد سلطنتی) مأموریت دادم تا فرمان عزل مصدق را به وی ابلاغ کند و نیز فرمان تشکیل هیأت دولت جدید را به دست ژنرال زاهدی ـ که از هواداران قبلی مصدق بود ـ بدهد.42

فردوست نیز در خاطرات خود آورده است که روز 24 مرداد شاه دو حکم صادر می کند، یکی عزل دکتر مصدق از نخست وزیری و دیگری انتصاب زاهدی به نخست وزیری. اجرای آن بدین صورت است که سرهنگ نصیری فرمان نخست وزیری را به زاهدی تحویل دهد و ساعت 10 شب فرمان عزل مصدق را تحویل وی دهد. البته در این زمان شخص شاه به همراه ملکه ثریا و سرگرد خاتمی در نوشهر بودند. سرهنگ نصیری پس از ابلاغ حکم نخست وزیری به زاهدی به سمت مصدق به راه افتاد تا حکم عزل او را نیز ابلاغ کند که توسط سرهنگ ممتاز فرمانده گارد حفاظت از مصدق دستگیر شد و کودتا شکست خورد. در پی شکست این کودتا شاه به بغداد فرار کرد و از آنجا به رُم.43

براساس گفته های فردوست 5 عامل در شکست کودتای 25 مرداد دخالت داشت:1-تعداد مطّلعین از کودتا زیاد بود که عبارت بودند از: نصیری، زاهدی، 3 فرمانده واحد کودتا، 2 افسر گارد ستاد زاهدی، تعدادی از افسران و درجه داران 3 واحد کودتا که باعث افشا شدن مسئله شد.2-ساعت 10 شب برای کودتا مناسب نبود.3-عدم پیش بینی نحوه عمل ریاحی (وزیر دفاع)، سپه پور (فرمانده نیروی هوایی) و امینی (فرمانده ژاندارمری) که هر سه طرفدار مصدق بودند.4-مصمم نبودن فرمانده کودتا (زاهدی) که لازم بود در واحد کودتای مأمور حمله به خانه ی مصدق حاضر شود اما حاضر نشد.5-عدم حضور شاه در تهران که این خود نیز عاملی در شکست کودتا بود. چون بعدها، علّت عدم اجرای کودتا از 3 فرمانده واحد کودتا سؤال شد، پاسخ دادند؛ زمانی که فهمیدیم شاه به نوشهر رفته و در پایتخت نیست جرأت اجرای کودتا را در خود ندیدیم لذا 3 واحد با هم توافق کردیم که کودتا اجرا نشود.44

پس ازشكست كودتاي25مرداد،لوئي هندرسن،سفيركبيرآمریکا، روز 27 مرداد وارد تهران شد و بلافاصله با دکتر مصدق ملاقات کرد و به وی گفت: دولت آمریکا دیگر نمی تواند حکومت او را به رسمیت بشناسد و به عنوان یک نخست وزیر قانونی با وی معامله کند. هندرسن رسماً به دکتر مصدق اعلام داشت که آمریکا با تمام قوا، از ادامه ی حکومت او جلوگیری خواهد کرد و به مصدق تکلیف کناره گیری از کار را نمود. ولی دکتر مصدق با لحن تندی هندرسن را از خانه ی خود بیرون کرد و گفت: فردا با آمریکا قطع رابطه خواهد کرد. هندرسن پس از این مشاجره، از منزل دکتر مصدق خارج شد و با رابطین جدید در مرکز تماس گرفت و به آنها اطلاع داد که دولت آمریکا دولت زاهدی را تنها دولت رسمی و قانونی ایران می داند. از آن پس تلاشهای آمریکا جهت سرنگون حکومت مصدق به اوج خود رسید.45

طرح اجرای کودتای 28 مرداد که با هماهنگی سیاو MI -6 تهیه شده بود. با دقت، سرعت و استفاده از کلیه امکانات موجود و مهمتر از همه در نهایت غافلگیری دولت، احزاب و جمعیتهای سیاسی – ملی و مردم تهران به مورد اجرا د رآمد. قبل از ساعت هشت صبح،‌ دسته های کوچکی از نوجوانان و جوانان به راهنمایی و حمایت اوباشان، رانندگانی را که از شمیران عازم تهران بودند، متوقف می کردند و عکس محمد رضا شاه را روی شیشه جلوی اتومبیل می چسباند و راننده را مجبور به گفتن زنده باد شاه می کردند. حدود ساعت 9 صبح، گروه دیگری از مزدوران سازمان داده شده در میدان بهارستان به طرفداری از شاه شعار داده و به زد و برخورد با طرفداران مصدق پرداختند. مقارن ساعت 10 صبح، دارو دسته دیگری از چاقو کشان و اوباشان که تعداد آنها حدود چهارصد تن بود به سرکردگی طیب حاج رضایی و حسین رمضان یخی ، سبزه میدان و میدان ارک را اشغال کرده و با شعار زنده باد شاه به گروههای سی چهل نفری تقسیم شده و هر گروه به یکی از وزارتخانه ها، بانک ها و ادارات دولتی هجوم برده و اشغال می کردند.46 به نظر می رسد که بیشترین هزینه ی کودتای 28 مرداد صرف دستمزد چاقوکشان و اوباشان و هزینه تجهیز مردم بی خبر جنوب تهران، برای ایجاد تظاهرات به طرفداری از شاه گردیده است. هم زمان با آغاز عملیات از سوی سازمان شهری، قرار بود که سران عشایر در شهرهای عمده ی جنوبی به نمایش برخیزند.47 براساس نظر کاتوزیان در چند ساعت اول، بین ساعت 9 صبح تا 1 بعد از ظهر (که بسیار اهمیت داشت) کل ماجرا نوعی نمایش قدرت نیروهای همیشگی بهبهانی،‌کاشانی و بقایی به نظر می رسید و نه عملیاتی برای کودتا.48

در این مورد نظر محمد رضا پهلوی نیز جالب توجه است؛ او به گونه ای سخن می گوید که انگار نقشه قبلی کودتا توسط اربابان خود بی اطلاع است. وی می گوید: ملّت ایران فقط هنگامی که در آستانه ی سقوط قرار گرفت، به خود آمد و به خطر مهلکی که حیاتش را تهدید می کرد، واقف شد. ولی قبل از آن سه روز تمام تهران دستخوش آشوب بود. آشوبگریهای دو روز اول را هواداران مصدق و توده ایها ترتیب دادند. ولی از صبح روز سوم یعنی 28 مرداد گروهی از کارگران و صنعتگران و دانشجویان و پیشه وران و سربازان و پاسبانان و حتی زنان و کودکان، با شجاعتی خارق العاده در مقابل تفنگ و مسلسل و حتی تانکهای دیکتاتور طاغی ایستادند و اوضاع را دگرگون کردند. سرانجام نیز متعاقب شلیک یک تیر توپ از تانک در مقابل منزل «نخست وزیر سابق» به حکومت سه ساله یک سیاستمدار دیوانه خاتمه داده شد.49

در 28 مرداد چون برخی ها معتقد بودند که حزب توده در دولت مصدق نفوذ کرده و یا از آن حمایت می کند بنابراین «ساختمات روزنامه شهباز که متعلق به حزب توده بود، دستخوش حمله و حریق مهاجمان گردید.50» در آن روز تنها مقاومت جدی که در برابر کودتاچیان نشان داده شد از طرف گارد محافظ خانه ی دکتر مصدق بود. افراد گارد مزبور به فرماندهی سرهنگ ممتاز تا ساعت 5/7 بعد از ظهر سرسختانه جنگیدند.51 روز ولت نیز حدود ساعت 4 بعد از ظهر به سمت مخفیگاه زاهدی رفت و ترتیبی داد که بیانه ای از سوی وی در رادیو تهران پخش شود. سرتیپ گیلانشاه که در منزل یکی از مأموران سیا مخفی شده بود با یک تانک به مخفی گاه زاهدی رفت و وی را با خود به رادیو تهران برد. سپس زاهدی ساعت 25/5 دقیقه طی بیانه ای توضیح داد که وی نخست وزیر قانونی است و نیروهای او اکنون کنترل عمده ی شهر را در اختیار دارند.52

ملکه ثریا در خاطراتش می نویسد که، چهارشنبه 28 مرداد از اتاقمان بیرون می آییم تا به اتفاق سرهنگ خاتمی در سالن غذا خوری هتل اکسلسیور رُم، ناهار بخوریم. تازه نشسته ایم که یک خبرنگار جوان آسوشویترپرس به سوی ما می دود و هیجان زده تلگرامی را که همان لحظه از تلکس آژانس درآمده به دست شاه می دهد. شاه به سوءِ ظن آن را می گیرد و می خواند: «مصدق سقوط کرد – تهران در کنترل نظامیان و طرفداران شاه است – سرتیپ زاهدی نخست وزیر شده است.53» بنابراین در شامگاه روز 28 مرداد،‌ کودتا پیروز شد و سرلشکر زاهدی در پناه نیروهای مسلح به عنوان نخست وزیری رسید.

عوامل پیروزی کودتا که از نقائص نهضت ملی و معایب داخلی آن سرچشمه گرفته بود، عبارتند از:1-عدم مرکزیت تشکیلاتی.2-عدم وجود نقشه و برنامه معین تشکیلاتی – سیاسی برای تنظیم مبارزات نیروهای ملی.3- فقدان یک سازمان اطلاعات صحیح.4-عوامل خارجی و نفوذ آنها.54 در این بین فقدان یک سازمان اطلاعات متناسب با عظمت نهضت از جمله عواملی بود که در پیروزی کودتا بسیار موثر واقع شد. زیرا در آن زمان اطلاعاتی که در دسترس حکومتی ها و احزاب ملی قرار می گرفت از دستگاههای اطلاعیه مملکتی از قبیل رکن 2 ستاد ارتش اداره کارآگاهی و دستگاههای محرمانه ارسال می شد. اما از این راه اطلاعات صحیحی در اختیار نهضت ملی قرار نمی گرفت. زیرا این دستگاها خود دست پروده دولتهای خارجی بودند.55 همکاری شاه با جاسوسان انگلیسی و آمریکایی نیز، یکی از عوامل مهم موفقیت در اجرای طرح آجاکس بود.56 یکی دیگر از مواردی که می توان نام برد. وجود اختلاف میان دو رهبر ملّی یعنی مصدق و کاشانی بود. البته جدایی و اختلاف میان ملیون و مذهبیون به هر دو گروه ضربه زد و باعث منزوی شدن هر دو گروه شد.

نقش انگلستان در کودتای 28 مرداد 1332:

همان طور که ذکر شد انگلستان یکی از عوامل اصلی کودتا بود. سازمان سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا با استفاده از تمام عناصر در دسترسشان و در نتیجه افزایش امکانات خود بر آن بودند تا مصدق را بدنام کرده ، او را با حزب توده پیوند دهند، متهم به هواداری از کمونیسم کنند و بدین ترتیب با احساسات مذهبی توده مردم بازی نمایند. دولت انگلیستان از همان ابتدا با ادامه ی زمامداری مصدق مخالف بود. زیرا ملی شدن صنعت نفت در ایران، منافع آن دولت را از دستش خارج کرده بود.57

نقش انگلیس در کودتا در مراحل اولیه کاملاً ملموس بود «برخلاف باور عمومی، نقشه سرنگونی مصدق ابتدا توسط وزارت خارجه ی بریتانیا طراحی شد... این نقشه به وسیله ی دولت کارگری بریتانیا به مرحله اجرا گذاشته شد.58» بریتانیایی ها هنگامی که سرانجام دریافتند که امکان گفتگوی بیشتر با دولت مصدق وجود ندارد، طرح مقدماتی کودتا را ترسیم کردند.59 پس از آنکه انگلستان اميدش را به توافق از دست داد، وزارت امور خارجه، وارد مطالعه ی سرنگونی مصدق با یک اقدام نظامی شد. سفارت انگلیس درایران با مأمورین MI -6 درباره امکان چنین اقدامی با توجه به شبکه ی جاسوسی انگلیس در ایران مسئله را مورد بررسی قرار دادند، اما قطع رابطه ی ایران و انگلیس و اخراج کارمندان سفارت در آبان 1331،‌ از ایران ادامه کار را برای انگلیس مشکل کرد. بنابراین انگلیسها از طریق برادران رشیدیان تمام کارها را دنبال می کردند.60

براساس نظر اسماعیل اقبال نویسنده کتاب نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد، یکی از اقدامهای موثر بریتانیا در فراهم کردن زمینه ی، کودتا، ایجاد پاره ای از مشکلات اقتصادی علیه ایران بود. بعد از ملی شدن نفت ایران، بلافاصله اعلام کرد که هر کس نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت و این تحریم سبب شد که دیگر کشورها تمایلی برای خرید نفت ایران نداشته باشند. در پی آن نیز دولت با مشکلات مالی و اقتصادی بزرگی در داخل روبرو شد.61 در ژوئن 1951، وینستون چرچیل و آنتونی ایدن، رهبران حزب محافظه کار، که در قدرت نبودند به وزارت خارجه بریتانیا پیشنهاد کردند که انگلستان و آمریکا مشترکاً، از شاه خواستار عزل مصدق گردند. و این پیشنهاد به مفهوم اجرای یک کودتا بود.62

ارتشبد فردوست در خاطراتش می نویسد؛ «به اعتقاد من، در کودتای 28 مرداد،‌ نقش اصلی با انگلیسی ها بود. سپهبد فضل الله زاهدی مأمور انگلیسی ها بود، سرلشکر حسن اخوی (طراح کودتا) انگلیسی و مغز متفکر گروه ارفع بود، رشیدیان ها هم انگلیسی بودند. و بالاخره انگلیسی ها موفق شدند موافقت آمریکا را با سقوط مصدق جلب کنند و کرمیت روزولت (مقام سیا) برای حُسن اجرای کودتا وارد تهران شد.63» دولت بریتانیا به منظور تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال مصدق، خطر نفوذ کمونیست ها را خیلی بزرگ جلوه داد.64 و از این طریق توانست آمریکا را با خود همراه کند. زیرا در این موقعیت زمانی آمریکا نیز در تلاش برای سرنگونی کمونیست ها در جهان بود.

نقش آمریکا در کودتای مرداد 1332:

حضور آمریکا در این کودتا از اهمیت زیادی برخوردار است چنانکه آنتونی ایدل خاطر نشان می کند که «عملیاتی در این سطح بدون حمایت آمریکا شانس موفقیت نخواهد داشت.65» هنگامی که این طرح به آمریکایی ها ارایه شد، دولت ترومن با توجه به رو به پایان بودن دورة تصدی او، تسلیم این فشارها نشد و از پرداختن به آن، سرباز زد. با آغاز رسمی دورة ریاست جمهوری آیزنهاور، در دی 1331،‌ تدارکات برای کودتا آغاز شد.66 «کودتای 28 مرداد، نخستین تجربه ایالات متحده،‌ در زمینه فعالیتهای محرمانه در دوران صلح، برای براندازی یک دولت خارجی نیز بشمار می رود.67» کرمیت روزولت در این باره می گوید: «کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله «سیا» در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود، ولی بررسی دربارة اجرای آن در حکومت دموکراتها (ترومن) که از مصدق جانبداری می کرد، متوقف گردید.68»

پس از تصویب طرح کودتا، اجرای آن به عهده سازمان سیا محول گردید. از این لحظه به بعد ظاهراً فعالیتی از انگلیسها مشاهده نمی شود ولی آنچه که مسلم است «عوامل کهنه کار آنها در دربار ایران،‌ ارتش،‌ بازار و دیگر محافل،‌ نقش اصلی را برای پیاده کردن طرح کودتا به عهده گرفتند.69»

مداخله ی آمریکا در کودتای 28 مرداد به چهره سیاسی آن،‌لطمه ی شدیدی وارد ساخت تا جایی که، ویلیام دوگلاس قاضی آمریکایی، مداخله ی آمریکا را در امورایران تقبیح کرد و نوشت: «هنگامی مصدق، این مرددموکرات منش که من به دوستی با او افتخار می کنم،اصلاحات اساسی خود را در ایران آغاز کرد، ما به هراس افتادیم و برای براندازی او، با انگلیسی هامتحد شدیم و در این کار موفق گشتیم، ولی از آن پس، دیگر نام ما در خاورمیانه، با احترام یاد نشد.70»

دیوید پیتر مورخ آمریکایی نیز در مورد اثرات دخالت آمریکا درامور داخلی ایران بخصوص کودتای 28 مرداد چنین می نویسد: «بهای مداخله در ایران، برای ما بسیار گران تمام شد. لزوم همراهی با شرکت های نفت آمریکائی،‌ ایالات متحده را درگیر مداخله در ماجرای ایران کرد و پیامد آن، تخطی از اصول عدم مداخله در امور دیگر کشورها بود.71» انتشار شایعات مربوط به مداخله ی آمریکا در براندازی حکومت مصدق از طریق کودتای نظامی و پرداخت پول برای هزینه ی عملیات کودتا، که خبر آن نخست در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز و سپس در مطبوعات اروپا انتشار یافت سبب نگرانی مقامات دولت آیز نهاور شد. تا آنجا که هندرسن کوشش می کند اخبار مربوط به مداخله ی آمریکا در کودتا و نیز وفور دلار آمریکایی در بازار تهران را به گردن دستگاه تبلیغاتی حزب توده و رادیو مسکو بیندازد.72

البته آیزنهاور به مداخله ی دولت آمریکا به طرفداری از شاه اعراف کرده و چنین می گوید: «ما برای اعاده اوضاع معطل نشدیم. من همه روزه با مسئولین وزارت خارجه و «سیا» حوادث ایران را بررسی می کردم و گزارشات مأمورین و نمایندگان را که با هواداران شاه فعالانه کار می کردند زیر نظر داشتم.» در ادامه ی نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد باید گفت که؛ هزینه ی عملیات کودتا را، تمام و کمال آمریکایی ها پرداختند. البته در مورد مبلغ هزینه شده اختلاف نظر زیاد می باشد. موسوی در کتاب کودتا و ضد کودتا می نویسد: کودتاهای جهان با طرح و پول کشورهای امپریالیستی به راه مي افتد. در کودتای 28 مرداد که سازمان جاسوسی سیا طراح اصلی آن بود آمریکا بیش از ده میلیون دلار سرمایه گذاری نموده و «شوارتسکف» از سوی آمریکا به عنوان ناظر خرج تأمین گردید.74

یوروسکی بر این نظر است که «مقامات رسمی ایالات متحده کودتای مزبور را طرح و رهبری کردند و حداقل 60000 دلار برای اجرای آن خرج کردند.75» اما محمد رضا پهلوی این مبلغ را قبول ندارد و اعتراف می کند که «من واقعاً نمی توانم تصور کنم که این میلغ برای به حرکت درآوردن مردم یک کشور در عرض چند روز کافی باشد.76» قانعی از زبان ملکه ثریا می گوید: شوارتسکف در آن روز شش میلیون دلار بذل و بخشش کرد.77 اما ملکه ثریا خود در کتاب کاخ تنهایی می نویسد: «G.I.A» در این چند روز ده میلیون دلار خرج کرده است.78» کرمیت روزولت در مصاحبه با روزنامه لوس آنجلس تایمز نیز مدعی است که به مبلغ یک میلیون دلار برای بر پا کردن تظاهرات خیابانی علیه دولت مصدق که 300 تن کشته به جای گذاشت در اختیار ما بود که 75000 دلار آن خرج شد. بقیه پول را در گاو صندوق مطمئن گذاشتیم و پس از پایان عملیات به شاه تحویل داده شد.79

آثار و پیامدهای کودتا:

به طور کلی هدف کودتا قبضه کردن قدرت حکومتی و دست انداختن بر روی تمام نهادها و مراکز قدرت و تسلط کامل بر تمامی ارکان یک دولت و کشور است. با پیروزی کودتای 28 مرداد نیز، ایالات متحده و بریتانیا، به اهداف خود دست یافتند و با سرنگونی دولت مصدق و بازگردانیدن محمد رضا شاه، سلطه ی خود را در ایران تحکیم کردند. این اهداف عبارتند از: براندازی حکومت ملّی دکتر مصدق، باز گردانیدن شاه و استقرار استبداد سلطنتی، اعاده سلطه ایالات متحده و بریتانیا بر ایران، بازگردانیدن جریان نفت به غرب و سرکوب کردن جنبش ملی مردم ایران.80

ایجاد تجدید رابطه با انگلستان نیز از طرف دولت کودتا از آثار کودتا بود، چنان که زاهدی روز 14 آذر 1333، را روز تجدید رابطه با انگلیس نامید و این خود سبب واقعه ی 16، آذر 1332 در دانشگاه تهران گردید.81 دخالت یک قدرت جدید به نام آمریکا در سیاست داخلی و خارجی ایران از دیگر پیامدها بود به طوری که آمریکا در درجه اول قرار می گیرد و انگلیس از این تاریخ به بعد به درجه دوم تنزل می یابد.82 کودتای 28 مرداد، که با سرپرستی و دخالت قدرتهای بزرگی مثل آمریکا و انگلیس انجام گرفت، محمدرضا شاه را که از کشور فرار کرده بود، باز گردانید و مجدداً به تخت سلطنت نشانید. تا قبل از کودتای 28 مرداد، محمدرضا پهلوی طبق قانون مشروطه سلطنت می کرد و باید سلطنت می کرد اما بعد از کودتا محمدرضا پهلوی تبدیل به یک شخص مستبد و دیکتاتور شد که از این پس طبق خواسته ی اربابان خود حکومت می کرد نه سلطنت.


یادداشتها:

1. موسوی، سید علی: کودتا و ضد کودتا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1360، ص14.

2. همان، ص 14.

3. شیفته، دکتر نصرالله: زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر محمد مصدق، کومش، تهران، چ اول، 1370، ص 22

4. همان، ص 24 و 23.

5. همان، 34-32.

6. قانعی، سعید: خاطرات ملکه ثریا، افراسیاب، تهران، چ دوم، 1382، ص163.

7. گاز یوروسکی، مارک جی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، سرهنگ غلامرضا، بی نا، بی جا، بی تا، ص 17.

8. شیفته، دکتر نصر الله: زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر محمد مصدق، ص191.

9. همان، ص 191.

10. گاز یوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص 37.

11. همان، ص 37.

12. شیفته: زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر محمد مصدق، ص 170.

13. قانعی: خاطرات ملکه ثریا، ص 146.

14. اسفندیاری بختیاری، ثریا: کاخ تنهایی، ترجمه: همدانی، نادعلی، مترجم، تهران، چ سوم، 1371، ص 164.

15. نجاتی، سرهنگ غلامرضا: جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332، شرکت سهامی انتشار، تهران، چ دوم، 1635، ص 315.

16. نجاتی، سرهنگ غلامرضا: مصدق ـ سالهای مبارزه و مقاومت، ج 2، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، چ اول، 1376، ص1.

17. گازیوروسکی، مارک جی: کودتای 28 مرداد، ترجمه نجاتی، ص 32.

18. گازیوروسکی، مارک جی و برن، مالکوم: مصدق و کودتا، ترجمه: مرشد زاده، علی، قصیده سرا، تهران، چ اول، 1384، ص 187. موحد، محمدعلی: خواب آشفته نفت، دکتر مصدق و نهضت ملی ایران، ج2، کارنامه، تهران، چ اول، 1378، ص 783.

19. موحد: خواب آشفته نفت، ج2، ص 777.

20. گازیوروسکی و برن: مصدق و کودتا، ترجمه: مرشد زاده، ص 188.

21. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص 32.

22. موحد: خواب آشفته نفت، ج2، ص 873.

23. همان، ج2، ص 873.

24. فردوست، ارتشبد حسین: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ویراستار: عبدالله شهبازی، ج1، اطلاعات، تهران، چ بیست و یکم، 1386، ص 182.

25. نجاتی، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، ج2، ص 11.

26. همان، ج2، ص11.

27. همان ج2، ص12.

28. همان، ج2، ص12.

29. فردوست: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص 182 و 181.

30. همان، ج2، ص 341.

31. حجازی، مسعود: رویدادها و داوری ها 1339-1329، نلیوفر، تهران، چ اول، 1375، ص 331.

32. پهلوی، محمدرضا: پاسخ به تاریخ، ترجمه: ابوترابیان، دکتر حسین، مترجم، تهران، چ اول، 1371، ص133.

33. اسفندیاری بختیاری: کاخ تنهایی، ترجمه: همدانی، ص 165.

34. سرشار، هما: شعبان جعفری، آبفام، بی جا، چ اول، 1380، ص18.

35. نجاتی: جنبش ملی شدن صنعت نفت، ص 355.

36. گازیوروسکی و برن: مصدق و کودتا، ترجمه: مرشد زاده، ص 274.

37. همایون کاتوزیان، دکتر محمد علی: مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ترجمه: طاهری، فرزانه، مرکز، تهران، چ اول، 1372، ص 213.

38. وطن دوست، دکتر غلامرضا: اسناد سازمان سیا درباره ی کودتای 28 مرداد و سرنگونی دکتر مصدق، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، چ اول، 1379، ص 129.

39. کاتوزیان: مصدق و مبارزه برای قدرت، ترجمه: طاهری، ص 214.

40. موحد: خواب آشفته نفت، ج2، ص 791.

41. وطن دوست: اسناد سازمان سیا، ص 57.

42. پهلوی: پاسخ به تاریخ، ترجمه: ابوترابیان، ص 133.

43. فردوست: ظهور و سقوط پهلوی، ج1، ص 177و176

44. همان، ج1،ص 178و177.

45. تفضلی، محمود: مصدق، نفت، کودتا، امیرکبیر، تهران، چ اول، 1385،ص67.

46. نجاتی: مصدق، سالهای مبارزه و مقاومت، ج2،ص101.

47. موحد: خواب آشفته نفت، ج2، ص 784.

48. کاتوزیان: مصدق و مبارزه برای قدرت، ترجمه: طاهری، ص 235.

49. پهلوی: پاسخ به تاریخ، ترجمه: ابوترابیان، ص 135.

50. نجاتی: مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، ج2، ص 102.

51. پژوهش گروه جامی: گذشته چراغ راه آینده است، نیلوفر، تهران، چ دوم، 1371، ص666.

52. گازیوروسکی و برن، مصدق و کودتا، ترجمه: مرشدزاده، ص 276.

53. اسفندیاری: کاخ تنهایی، ترجمه: همدانی، ص 181.

54. حجازی: رویدادها و داوری ها، ص 710.

55. همان، ص714.

56. نجاتی: جنبش ملی شدن صنعت نفت، ص 320.

57. اقبال، اسماعیل: نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد، اطلاعات، تهران، چ اول، 1375، ص 129.

58. حسینیان، روح الله: بازخوانی نهضت ملی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چ اول، 1385، ص297.

59. وطن دوست: اسناد سازمان سیا، ص 29.

60. حسینیان: بازخوانی نهضت ملی ایران، ص 279.

61. اقبال: نقش انگلیس در کودتا، ص 177.

62. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص 19.

63. فردوست: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج1، ص 176.

64. اقبال: نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد، ص 166.

65. همان، ص 131.

66. وطن دوست: اسناد سازمان سیا، ص 30.

67. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص 15.

68. تفضلی: مصدق، نفت، کودتا، ص 150.

69. حجازی: رویدادها و داوری ها، ص 328.

70. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص11.

71. همان، ص 11.

72. نجاتی: مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، ج2،ص142.

73. نجاتی: جنبش ملی شدن صنعت نفت، ص 300.

74. موسوی: کودتا و ضد کودتا، ص 15.

75. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، ص 40.

76. پهلوی: پاسخ به تاریخ، ترجمه: ابوترابیان، ص 183.

77. قانعی: خاطرات ملکه ثریا، ص 157.

78. اسفندیاری: کاخ تنهایی، ترجمه: همدانی، ص 182.

79. نجاتی: مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، ج2،ص 8.

80. گازیوروسکی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی،ص10.

81. رهبری، دکتر مهدی: درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی انقلاب اسلامی ایران، دانشگاه مازندران، بابلسر، چ اول، 1384، ص 153.

82. اقبال: نقش انگلیس در کودتا، ص 183.


منابع و مآخذ:

1. شیفته، دکتر نصر الله: زندگینامه و مبارزات سیاسی دکتر محمد مصدق، کومش، تهران، چ اول، 1370.

2. موحد، محمدعلی: خواب آشفته نفت، دکتر مصدق و نهضت ملی ایران، ج2، کارنامه، تهران، چ اول، 1378.

3. نجاتی، سرهنگ غلامرضا: مصدق، سالهای مبارزه و مقاومت، ج2، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، چ اول، 1376.

4. جنبش ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد 1332، شرکت سهامی انتشار، تهران، چ دوم، 1365.

5. گازیوروسکی، مارک جی: کودتای 28 مرداد، ترجمه: نجاتی، سرهنگ غلامرضا، بی نا، بی جا، بی تا.

6.و برن، مالکوم: مصدق و کودتا، ترجمه: مرشد زاده، علی، قصیده سرا، تهران، چ اول، 1384.

7. گروه جامی: گذشته چراغ راه آینده است، نیلوفر، تهران، چ دوم، 1371.

8. موسوی، سید علی: کودتا و ضد کودتا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1360.

9. تفضلی، محمود: مصدق، نفت، کودتا، امیرکبیر، تهران، چ اول، 1385.

10.اسفندیاری بختیاری، ثریا: کاخ تنهایی، ترجمه: همدانی، نادعلی، مترجم، تهران، چ سوم، 1371.

11.حجازی، مسعود: رویدادها و داوری ها 1339-1329، نیلوفر، تهران، چ اول، 1375.

12.فردوست، ارتشبد حسین: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ویراستار: شهبازی، عبدالله، ج1، اطلاعات، تهران، چ بیست و یکم، 1386.

13.همایون کاتوزیان، دکتر محمد علی: مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ترجمه: طاهری، فرزانه، مرکز، تهران، چ اول، 1372.

14.پهلوی، محمدرضا: پاسخ به تاریخ، ترجمه: ابوترابیان، دکتر حسین، مترجم، تهران، چ اول، 1371.

15.سرشار، هما: شعبان جعفری، آبفام، بی جا، چ اول، 1380.

16.قانعی، سعید: خاطرات ملکه ثریا، افراسیاب، تهران، چ دوم، 1382.

17.حسینیان، روح الله: بازخوانی نهضت ملی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چ اول، 1385.

18.اقبال، اسماعیل: نقش انگلیس در کودتای 28 مرداد، اطلاعات، تهران، چ اول، 1375.

19. وطن دوست، دکتر غلامرضا: اسناد سازمان سیا دربارة کودتای 28 مرداد و سرنگونی دکتر مصدق، موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران، چ اول 1379.

20. رهبری، دکتر مهدی: درآمدی بر جامعه شناسی سیاسی انقلاب اسلامی ایران، دانشگاه مازندران، بابلسر، چ اول،
1384.